اختراع موبایل انقلاب کوچکی نبود، روبات هم به آن اضافه شد!
حال که صنعت کامپیوتر کار خود را به اتمام رسانده، وقت آن فرا رسیده است تا اختراع موبایل جایگزینأن شود اما انقلاب جدیدی در راه است!

به گزارش کلیک، اگر فکر میکنید که قرار است ربات سفیدرنگی داشته باشید که با صدای عجیب و نازک خودش از شما سؤال بپرسد و مانند فیلمهای آمریکایی پر حرف هم باشد، باید بگویم که تا حدودی اشتباه فکر میکنید. ترجیحاً اینگونه رباتها با دستگاههای دیگر هماهنگ و در ارتباط است و همیشه از طرف مصرفکننده کنترل میشود تا زندگی را آسودهتر کند.
بعضی از مردم به آن «هوش مصنوعی» و بعضی «دستیار دیجیتالی» میگویند. برخی هم آن را دستگاههای «هوشمند» خطاب میکنند. ولی هیچکدام از اینها تصویر واقعی این انقلاب گسترده و نوظهور را نشان نمیدهد. موضوع فقط درباره دستگاه کافه ساز یا گرمکن اتوماتیک که با رسیدن شما به خانه آن را گرم کند نیست. بلکه شامل هر بخشی از تکنولوژی که به طور همگانی کار میکند و در همهجا و همهوقت از زندگی شما دخیل است، میباشد.
به کجا میرویم؟
هر ۱۰ تا ۱۵ سال پیشرفت تکنولوژی یک نسل از کامپیوترها را به فراموشی میسپارد تا نسل دیگری جایگزین آن شود. مسیر اصلی این فرهنگ آهستهآهسته تغییر میکند. عادتهای جدید شکل میگیرد. شرکتهای میلیارد دلاری تشکیل میشود. شرکتها و تمامی صنعت از درون شکسته شده و به کارشان به انتها کشیده میشود.
اکثر ما میان سه نسل کامپیوتر زندگی کردهایم
اختراع PC (کامپیوتر شخصی): شروع این انقلاب خیلی زود در دهه ۱۹۸۰ میلادی با شرکتهای کامپیوتری اپل و آیبیام به سرعت شکل گرفت. اما مایکروسافت و اینتل جزء برندگان اصلی این نسل بودند. آیبیام هم بزرگترین بازنده این میدان بود، اما شرکتهای بسیاری دیگری هم بودند که فکر میکردند با ورود به عرصه کامپیوتر میتوانند موفقیت بزرگی را با خود به خانه ببرند ولی اینگونه نبود. در نهایت بیپروایی مایکروسافت که رؤیای «وجود داشتن هر کامپیوتر در هر خانه» بود را به واقعیت تبدیل کرد.
اختراع اینترنت: این انقلاب در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی با استانداردسازی پروتکلهای مختلف اینترنت که با جنگ مرورگرها دنبال میشد یعنی «.com» انقلاب به پا کرد. گوگل و آمازون بزرگترین برندگان بودند. صنعتها و شرکتهایی که به رسانههای غیر مجازی و توزیع کالاهای انحصاری مانند ضبط موسیقی تکیه کرده بودند بزرگترین بازندههای این جنگ بودند. در نهایت همه بهصورت آنلاین نیازها را برطرف میکردند و اگر کسی در یک تجارت از وبسایت استفاده نمیکرد یک امر نامعقول به شمار میرفت.
انقلاب موبایل: این انقلاب در سال ۲۰۰۷ با رونمایی آیفون (iphone) آغاز شد. اپل و سامسونگ بزرگترین برندگان این میدان بودند. مایکروسافت هم از جمله بازندگان بود که به رکورد ۲۰ سال امتیاز انحصاری خود پایان داد.
چند نکته مهم
اولاً، به یاد داشته باشید که وقتی یک دوره به پایان میرسد، به این معنی نیست که تکنولوژی انقلابی آن برای همیشه محو میشود. به این معنی است که تکنولوژی یک چیز عمومی و گسترده است گرچه صفت انقلابی آن دیگر وجود ندارد ولی همچنان برای استفاده باقی خواهدماند.
حال انقلاب موبایل به پایان رسیده است.
بیش از یک میلیارد گوشی هوشمند همه جا را فرا گرفته است. و احتمالاً اپل هم نسبت به سالهای گذشته، از زمانی که اولین تولیدات خودش را بیرون داد آیفون کمتری را فروخته است. تجارت و شغلهای عظیم هم تمام و کمال با موبایلهای متصل به اینترنت که کار کامپیوتر را به راحتی انجام میدهند مشغول به کار هستند. نرمافزاری مانند «اوبر» بدون گوشیهای هوشمند بیمعنی است. «فیسبوک» هم مانند «مای اسپیس» میتوانست به راحتی در ذهنها فراموش شود البته اگر ماهرانه وارد موبایلها نمیشد. این به این معنی نیست که گوشیهای هوشمند از چرخه کنار میروند، اما داشتن یک گوشی هوشمند این روزها امری عادی و شاید خستهکننده هم باشد. ولی دیگر یک انقلاب نامیده نمیشود. نکته دوم که لازم به یادآوری است این است که هر انقلابی به خاطر عدم تمرکز، خودش را به بخشهای فردی تقسیم میکند. بنیانگذاران مایکروسافت، بیل گیتس و پاول آلن وقتیکه در دبیرستان بودند باید برنامهریزی میکردند تا دوباره به کامپیوتر دسترسی پیدا میکردند.
کامپیوترهای شخصی از دل شرکتها بیرون و به خانهها آمدند که نمایانگر قدرت آنان بود. اینترنت توانست اطلاعات وسیعی که درون کتابخانهها، پایگاه دادههای محرمانه و دیسکهای اختصاصی گیر افتاده بود را بیرون بیاورد و آن را برای همه قابل دسترس بگذارد.
گوشیهای هوشمند این دو (کامپیوتر و اینترنت) را گرفته و وارد جیبهای ما کردهاند.
چگونه به فردا میرسیم
نمایشگاه CES امسال چیز خاصی را در درون نداشت. اگرچه همه دنبال اختراع چشمگیری بودند، ولی قطعاً چیز شگفتانگیزی یافت نمیشد. البته اختراعاتی مانند ماشینهای هوشمند، خانههای هوشمند، هواپیمای کنترل از راه دور، واقعیت مجازی، دستگاههای بدنی برای اندازهگیری فعالیت ورزشکاران، تخت هوشمند، چمدان هوشمند! و البته روباتهای هوشمند با صدای عجیب و نازک خودشان هم وجود داشتند. اما اگر به تمامی این اختراعات با دقت نگاه کنید، به راحتی متوجه میشوید که یک تصویر مشترک میان همه شرکتهای مخترع پدیدار میشود.
سنسورها و اجزای بیارزش. شرکتهای موبایل ساز که زحمت بسیار زیادی کشیدند تا اجزای بیش از حد بزرگ را درون گوشیها و تبلتها جای بدهند. البته سنسورهایی که به شکلهای مختلف مانند جیپیاس، مسیریاب، دوربین و میکروفون به طور باورنکردنی ارزان هستند. ارسال فایلها و اطلاعات با ارتباطات بیسیم مانند بلوتوث، Wi-Fi، LTE و ... . به علاوه تمامی اجزا به سمت ارزان شدن در حرکتاند و فقط راه را برای ارسال سیگنالها از منبعی به منبع دیگر و جمعآوری اطلاعات را سادهتر میکند.
آزردگی همه شرکتها از «هوش مصنوعی»: در حال حاضر تکتک شرکتهای صاحب فناوری بر روی دستیار مجازی و هوش مصنوعی کار میکنند. مایکروسافت با «کورتانا» و دیگر پروژههای جالب خود وارد کار شده است. گوگل با «گوگل ناو»، اپل با «سیری»، آمازون با «اکو» و حتی فیسبوک هم پا به این عرصه گذاشته و با دستیار دیجیتالی خود یعنی «فیسبوک ام» این رقابت را فشردهتر کرده است. آیبیام و شرکتهای با تشکیلات عظیم هم سرمایهگذاری بزرگی را روی این بخش انجام دادهاند.
آمادگی جامعه: مهمترین نکته همین است. به این فکر کنید که ده یا بیست سال پیش مشغله چقدر کمتر در مقایسه با الآن بود. مردم ساعتها کار میکنند و وارد شغلهای نیمهوقت میشوند تا حداقل بتوانند زندگی خود را بهگونهای بچرخانند. وظیفه پدری و مادری هم در این میان کار را برای همه سختتر کرده است. فقط وبلاگها هستند که درباره راههای زندگی در یک شهر بزرگ را مینویسند. هر کس در این شهر یک چیزی نیاز دارد ولی هنوز کسی نمیداند آن یک چیز چیست.
عروسک از نوع هوش مصنوعی
تصور کنید که به مدت ۱۰ سال کارهای خود را به یک نرمافزار که کلی پول بابت آن پرداخت کردهاید وقت بسپارید که میتواند اطلاعات زیادی از کارها، فعالیتهای روزانه، ارتباطات شما و بیشتر از آن را جمعآوری کند تا نیازهای شما را برطرف کند. سپس با دستگاههای بیشتری ارتباط برقرار میکند تا زندگی را برای شما راحتتر کند.
کامپیوتر از دسترس شما خارج شده و دنیای اطرافتان را تسخیر میکند. زنگ گوشیتان به طور خودکار تنظیم شده است. حتی لازم به نوشتن لیست کارهای روزانه ندارید زیرا از قبل انجام شده است. داروخانهها هم به طور خودکار کار شما را انجام میدهند. وقتی ه به یک ماشین نیاز دارید در همان لحظه جلوی شما نمایان میشود و راننده هم از قبل میداند مقصد شما کجاست. (البته اگر رانندهای در کار باشد.)
اگر گرسنه هستید و عجله هم دارید، برای غذا بیرون زنگ نمیزنید. دستیار شما غذای موردنیازتان را میپرسد و یا ترتیب یک قرار ملاقات را میدهد یا کار سفارش به یک رستوران غذاخوری را انجام میدهد. موسیقی موردعلاقه شما نه تنها از یک اتاق به اتاق دیگر شمارا دنبال میکند بلکه از ساختمان به ساختمان دیگر شما را همراهی میکند. هواپیمای دور نورد شخصیتان بالای سرتان شما را دنبال میکند و فیلم و صدای موردنیاز از فضای اطراف را ضبط میکند (البته اگر ضد پهپادهای هوایی مشک ساز نشوند).
البته در ابتدا ثروتمندان جامعه میتوانند از این سبک زندگی استفاده کنند. ولی با گذشت زمان در بین مردم هم پخش میشود و بعد از مدتی دیگر نمیتوانید به یاد به یارید که زندگی قبل از آن چگونه بوده است. آیا واقعاً مجبوریم که خودمان لیست کارهای روزانه را بنویسیم؟
کمی علمی-تخیلی به نظر میرسد و هنوز کارهای زیادی را باید انجام بدهیم. هنوز همه از یک دستگاه مشترک برای صحبت کردن با یکدیگر استفاده میکنند، و فعلاً زمان زیادی مانده است تا هوش مصنوعی بتواند آن را کنترل کند. بنابراین تا انقلاب بعدی راه زیادی مانده است ولی بسیار نزدیک است.
بگذارید انقلاب موبایل را بررسی کنیم. هنوز چند سال بیشتر نگذشته است از وقتیکه آیفون وارد شد. و البته هنوز به روزهای اوج بلک بری نرسیدهایم. در حالی که هنوز گوشیهای تاشو قدیم تولید میشوند. ولی هنوز به آنچه موردنیاز است نرسیدهایم.
اما وقتیکه زمانش برسد شرکتهای میلیارد دلاری و صنعت رشد کرده و برخی دیگر به زمین میخورند، عادتها تغییر میکند و همه ما از سالهای قبل دور میشویم تا آن را به نسل بعد بسپاریم.