اکتشافات منظومه شمسی
در جستجوی همسایگان کهکشان راه شیری، گاهی اوقات سیاره دیگری را می یابیم، گاهی یک سیاره را گم می کنیم و گاهی حتی مطمئن نیستیم که چه یافته ایم.
به گزارش کلیک، آخرین اخبار از شواهد وجود یک سیاره جدید در خارج از منظومه شمسی هیجان انگیز به نظر می رسد، اما این اولین باری نیست که یک سیاره از نظر ریاضی پیش بینی می شود. با این وجود، نپتون از مدار اورانوس قبل از اینکه یک ذرة نور باشد توسط ستاره شناسان مشاهده شد. اما گاهی اوقات سیاره ای را به دلیل عدم وجود و یا چیزی با نام تجاری جدید بعدها اضافه می کنیم. در اینجا سیاراتی که کشف کرده ایم و گاهی کشف نکرده ایم ذکر شده اند.
- 1781 - اورانوس
در سال 1781، William Herschel کاری کرد که هیچ کس قبل از او انجام نداده بود: او یک سیاره جدید در آسمان یافت؛ یک لکه کم رنگ مایل به آبی که طی قرن ها با یک ستاره اشتباه گرفته می شد. Herschel در ابتدا فکر کرد که این یک ستاره دنباله دار است. Anders Johan Lexell ماهیت واقعی آنرا استنباط کرد: سیاره هفتم، کوچکتر از زحل، اما بزرگ تر از زمین بود.
- 1801 - دیمتر
ممکن است Giuseppe Piazzi کاشف پنجمین سیاره باشد. به همین دلیل دیمتر پنجمین سیاره باقی مانده است. جسم عجیب و غریب کوچکی در روز سال نو در سال 1801 پیدا شد، و بدون وجود عبارت بهتری یک سیاره نامیده شد. این طی پنج دهه باقی ماند تا اینکه عبارت "سیارک" بیان شد.
جالب است که در سال 2005پیشنهاد قبلی IAU دیمتر را به وضعیت سیاره ای ترمیم داد و سیاره شارون و اریس ساخته شد. در عوض AU سال بعد به ایجاد اصطلاح "سیاره کوتوله" رأی داد. به این معنی که دیمتر از سیارک نزدیک سیاره به یک سیاره کوتوله در دو قرن پس از زمانی که ما آنرا کشف کردیم تغییر کرد. این احتمالا بخشی از بحران هویت است.
- 1802 - فیتون
سرچشمه نظریه پنجمین سیاره هنگامی بود که ستاره شناسان تعداد اجسام انگشت شماری در منطقه بین مریخ و مشتری یافتند که نظریه هایی در آن زمان مطرح کردند که باید سیاره باشد. Heinrich Wilhelm Matthäus Olbers پیشنهاد داد که سیاره، بعدها فیتون، یک بار بین مریخ و مشتری وجود داشته، که هرگز قادر نبوده به خود شکل دهد.
امروز، ما دریافتیم که این نظریه با چند مشکل مواجه است. به عنوان مثال، واقعا مقدار جرم یک سیاره در کمربند سیارک ها وجود ندارد. همچنین به این باور رسیده ایم که منظومه شمسی زمانی تشکیل شد که اشیایی مانند سیارک ها و ستاره های دنباله دار شروع به تجمع جرم و ادغام با یکدیگر کرده، در نهایت در جرم سیارات در نظر گرفته شدند. در عوض، فیتون، به جای باقی مانده از یک سیاره به خودی خود چیزی بیش از باقی مانده ای از تشکیل سیارات نیست.
- 1807 - وستا
کمتر احتمال دارد وستا یک سیارک باشد و بیشتر باقی مانده ی سیاره کوتوله خرد شده است. پس از کشف آن در سال 1807، پس از پالاس (1802) و جونو (1804) چهارمین جسم شناخته شده ای بود که ما اکنون به عنوان سیارک می شناسیم. به سرعت منظومه شمسی شروع به تجمع "سیارات" کرد، چیز جدیدی برای تنظیم 12 سیاره جدید.
اما با تجمع بیشتر و بیشتر سیارک ها در کمربند بین مریخ و مشتری، و اندازه کوچک به دست آمده از آنها، مشخص شد که همه ی این اجسام سیاره نیستند، بلکه جهان های کوچکی هستند. عبارت سیارک (برای ستاره مانند ها، با توجه به ظاهر شان) همچنین طراحی "سیاره جزئی" به کار گرفته شد.
اگر این موارد آشنا باشند، سرنوشت مشابهی برای پلوتون در دهه گذشته رخ داد.
- 1846 - نپتون
با مدار اورانوس اشتباه گرفته می شد. در حالی که باید نزدیک به دایره باشد، این سیاره یک دنباله در اطراف "مسیر" مدارش داشت، Alexis Bouvard مشکوک شد که این یک سیاره است. در طول دهه های پس از آن، ستاره شناسان مدار محکمی برای سیاره نادیده را استنباط کردند.
Urbain Le Verrier محاسبه پایداری را در سال 1846 توسط رصدخانه برلین که در آن به آسمان تنها برپایه ریاضیات مدار اورانوس توجه می شد، ارائه کرد. این سیاره، پیدا شد و Le Verrier به قهرمانی در جامعه نجوم تبدیل شد.
- 1859 - ولکان
پس از کشف نپتون، Urbain Le Verrier به مدار غیر عادی دیگری توجه کرد: عطارد . او مشغول به کار روی ناهنجاری مداری عجیب در مدار عطارد شد، که هر سال ( از سال 1843) چند میلی ثانیه کُند می شد. اما او در سال 1859 آماده بود تا به جهان بگوید: یک سیاره بین عطارد و خورشید وجود دارد، و ما باید به آن نگاه کنیم.
تعداد عبور در سطح خورشید ثبت شد تا نقطه ای که Vulcan معتقد بود که تمام حقیقت است. اما مشاهدات پیگیری این عبورها هیچ وقت عملی نشد و در دهه 1870 اعتقاد به این سیاره رو به افول نهاد. این آخرین میخ بر تابوت نظریه نسبیت بود. در واقع، انیشتین سهواً Vulcan را با ارائه مدل فیزیک خود برای اختلاف مداری عطارد، نابود کرد. البته، شما احتمالا می توانید در کانال یوتیوب پیدا کنید که Vulcan هنوز هم وجود دارد، اما ممکن است برای بررسی دقیق بخواهید بپرسید.
-
1848 - سیاره X
مدت کوتاهی پس از کشف نپتون، جامعه نجومی معتقد بود که به تنهایی برای توصیف خصلت مداری اورانوس کافی نیست، و شکار برای سیاره نهم آغاز شد. شکار تا دهه 1980 ادامه یافت: زمانی که فضاپیمایVoyager 2 با دقت بیشتری نپتون را کمی با جرم کمتری از آنچه تصور می شد تعیین کرد، که حل و فصل اختلاف بدون نیاز به نیروی بیرونی مقابله با آن دنباله پایان یافت. هیچ سیاره X مورد نیاز نبود.
- 1930 - پلوتون
Percival Lowell با یافتن سیاره X، شکار خود را در سال 1906 آغاز کرد. بدلیل مرگ وی در سال 1916 ، او در یافتن سیاره شکست خورد. ستاره شناسان رصدخانه Lowell به شکار ادامه دادند تا زمانی که در سال 1930 Clyde Tombaugh فکر کردند که چیزی که متناسب با این لایحه است را کشف کرده اند، یک دنیا با اندازه مشتری در خارج از منظومه شمسی.
آمار و ارقام اندازه آن کاهش یافت. برای اولین بار بزرگتر از مشتری بود. سپس بزرگ تر از زمین بود. در نهایت، ما دریافتیم که کوچکتر از ماه است. ستاره شناسان در تلاش برای عبارت مناسب پلوتون بودند. Gerard Kuiper کمربندی از باقیمانده مواد تشکیل دهنده منظومه شمسی در اطراف پلوتن را نظریه پردازی کرد، اما جسم دوم کمربند کوییپر (به جز قمر پلوتن شارون) تا سال 1992 یافت نشد. در نهایت، صدها مورد دیگر را یافتیم و ناگهان پلوتن تنها مورد عجیب و غریب نبود. این شاه اجسام کمربند کوییپر بود، و به عنوان بزرگترین سیاره کوتوله با افق های جدید تعیین شد.
- 1984 - نمسیس
چرا به نظر می رسد گزارشات انقراض در فسیل ها در زمان مشابه رخ داده اند؟ دو مقاله در سال 1984 به ماهیت اندیشه این سوال پاسخ دادند: خورشید یک ستاره صحابه دوتایی کم نور دارد که بیش از یک سال نوری از ما فاصله دارد، در فواصل تقریبا هر 26 میلیون سال، اجسام و ستاره های دنباله دار را به منظومه شمسی پرتاب می کند که سپس زمین را بمباران می کنند.
مقالات شکار این صاحبه مشکوک به کوتوله قرمز و یا کوتوله قهوه ای را آغاز کردند. بررسی مادون قرمز از سال 1997 تا 2001 باید هر کدام از این انواع ستاره ای را کشف می کرد اما اطلاعات با ارزشی حاصل نشد. پس از آن بررسی مادون قرمز این را تایید کرد. متاسفانه باید بگوییم خورشید هیچ صحابه ای ندارد.
- 2002 - کوار
از سال 1992 تا سال 2002، ستاره شناسان ساختار شواهدی که کمربند کوییپر فراتر از مدار نپتون وجود دارد را جمع آوری کردند. اما جدا از پلوتن و شارون، همگی ساختار بسیار کوچک یخ زده داشتند. پس از آن کوار، توسط Mike Brown و Chad Trujillo کشف شد.
هنگامی که اندازه آن مشخص شد، واقعا هیچ کس کوار را یک سیاره نمی دانست. این نصف پلوتون، کمی بزرگتر از دیمتر بود. اما دومین جسم کشف شده در کمربند کوییپر بود، به این معنی که احتمال دارد اجسام بزرگتر باشند. شاید به بزرگی پلوتون. شاید هم بزرگتر. یعنی پلوتن تنها نبود- و ستاره شناسان باید به دنبال تعریف جدیدی از این سیاره باشند.
- 2003 - سدنا
در سال 2004، Brown و یک Trujillo چیزی واقعاً عجیب و غریب پیدا کردند: "شبه سیاره ای" با دور ترین مدار از هر چیزی که در منظومه شمسی ما ثبت شده است. برخی از سرمقاله ها ادعا کردند که "سیاره دهم" است اما هرگز به طور رسمی حتی به عنوان یک سیاره کوتوله تعیین نشد. اما سدنا یک مدار بسیار غیر معمول داشت که هر دو کاشف بیان کردند که توسط یک سیاره که هنوز کشف نشده در خارج از منظومه شمسی مختل شده است.
- 2005 - اریس
سدنا، کوار، ماکیماکی، هائومیا- چیزی عجیب و غریب در حاشیه منظومه شمسی ما بودند که باعث شدند اخترشناسان در مورد نحوه تعریف یک سیاره تجدید نظر کنند. اما هیچ کدام خیلی در مورد وضعیت سیاره پلوتون به عنوان اریس شک نداشتند، جهانی در کمربند خارجی کویپر ، بر خلاف دیگران، به اندازه پلوتون.
کشف Brown و Trujillo در سال 2005 ، اریس را تایید کرد که تنها دیگر اجرام یخی در کمربند کوییپر وجود ندارد، بلکه آنها می توانند به اندازه پلوتن باشند. در آن زمان، حتی گفته می شد که اریس، صورت فلکی بزرگتری است. این یک مسئله را مطرح کرد. اگر اریس بزرگتر از پلوتون باشد، پس آن هم باید یک سیاره باشد. اما اگر اندازه بزرگی از جهان دیگر باشد که در انتظار اکتشاف است، تمام به اشتراک گذاری تقریبا مشابه منطقه مداری است، پس سیاره خاموش است.
چگونه هنوز این ادعا را دارید؟ خوب، همانند سیارک های قبل از آنها، شما به آنها نامگذاری جدیدی می دهید. در سال 2006، اتحادیه بین المللی نجوم به ایجاد یک دسته جدید از "سیاره کوتوله" که شامل ماکیماکی، هائومیا، پلوتون، اریس و دیمتر بود رأی داد. این اجسام می توانند به شکل گرد دست یابند اما بدون نفوذ در نیروی گرانشی برای روشن کردن همسایگان خود. این مرحله ای در بین سیارات و سیارات کوچک بود، جهان کوچک خارج از روزهای اولیه منظومه شمسی، بلوک های ساختمان سیاره ما هستند. آنها سیاره نبودند- چیزی جدید (برای ما) و کاملا منحصر به فرد بودند.
2015 - آلما، سیاره نهم
در اواخر سال گذشته ، شایعه مختصری-و شک شدیدی- در مورد مشاهده یک گروه از محققان توسط مجموعه تلسکوپ رادیویی آلما (Atacama Large Millimeter Array) در جهت آلفا قنطورس(Alpha Centauri) وجود داشت. ستاره شناسان معتقد بودند که جهان بالقوه جدیدی بالای دایره البروج منظومه شمسی ما یافته اند، و یک مقاله کارشناسی نشده ای را در سرور پیش از چاپ arXiv منتشر کردند.
بنا بر گزارش، آنها برای تایید مشاهدات خود درخواست کمک کردند و در نتیجه با عجله پیش پرینت تهیه کردند. اما جامعه علوم سیاره ای با آن جنگید. به ویژه Mike Brown ، بیان کرد که اگر یک سیاره اَبَر زمین در چنین موقعیتی باشد، دلالت زیادی دارد که بسیاری از اجسام بیرونی منظومه شمسی ناپایدار هستند. اعتقاد بر این بود که چیز دیگری است، از جمله احتمالا یک سیگنال "مصنوعی" و یا یک نوع نوسان نوری که باعث خطای بینایی می شود ، نه یک جسم.
مشاهدات بیشتر می تواند چیزی را نشان دهد، اما بعید است که اَبَر زمین یا غول گازی باشد، که این هم رد شده است. اما اگر یک جسم در منظومه شمسی ما وجود داشته باشد، به احتمال بسیار زیاد جسم کوچکی است، اکثراً یک سیاره کوتوله. یا می تواند اصلاً چیزی نباشد، ستاره شناسی رادیویی معادل پرتو نور ذره بینی (lens flare) است.
- 2016 - سیاره نهم
سیاره نهم به لحاظ نظری تنها در این هفته اعلام شده است. Konstantin Batygin و Mike Brown روی ویژگی مداری سدنا ، یک جسم"ابر ائورت درونی" و دیگر کاندیداهای سیاره کوتوله و ستاره های دنباله دار در منطقه خاصی از آسمان کار می کردند. همه آنها یک ویژگی مشترک دارند: به نظر می رسد تمایل همان مداری (sameorbital ) داشته و به یک منطقه از آسمان محدود می شوند.
چیزی این دنیاها را مختل کرد- یک چیز بزرگ. Batygin و Brown یک مقاله در مجله نجوم تنظیم کردند که یک نقشه راه برای یافتن جهان بزرگ تری از زمین اما کوچکتر از نپتون، در درون ابر ائورت بود. پیدا کردن این می تواند دشوار باشد، دور و سرد. اما Batygin و Brown یک معما به سبک نپتون جدید را مطرح کردند: یک مسئله ریاضی در جستجوی یک سیاره.
-
سایر موارد
تعدادی از سیارات در منظومه شمسی ما وجود دارند که هرگز کشف نخواهند شد و همه به خاطر این است که از بین رفته اند. این جهان فرضی تئا(Theia ) است که به زمین پرتاب شده و ماه را ایجاد کرده است. آن برای همیشه رفته، برخی از قطعات شاید در اعماق زمین و تنها ماهواره ما مدفون شده اند.
بقیه وجود دارند. مشتری ممکن است تعداد زیادی سیاره در منظومه شمسی اولیه را بلعیده باشد. سیاره قلدر مشابه احتمالاً یک غول گازی / یخی پنجم را دور انداخته، طرح آن در فضا در تبعید به سر می برد. عطارد می تواند آخرین سیاره رها شده در دنیاهایی باشد که خورشید را آنقدر از نزدیک در برگرفته اند تا در آن افتاده و یا به بیرون پرتاب شده اند، و یا به یکدیگر برخورد کردند تا عطارد تنها سیاره باشد.
به عبارت دیگر، احتمال دارد در آغاز ده ها سیاره وجود داشته اند. اما ممکن است در فاصله کمی از محل هر بازمانده در فضای بین ستاره و یا با حفر به اندازه کافی عمیق برای کشف بقایای آنها، هرگز آنها را پیدا نکنیم. آنها فقط در حد مدل های کامپیوتری خواهند ماند.
منبع: popularmechanics