10 فیلم برتر استیون اسپیلبرگ که ارزش دیدن دارند

استیون اسپیلبرگ یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین افراد هالیوود محسوب می شود. این کارگردان مشهور در طول یک عمر کار حرفه ای خود که به نیم قرن می رسد، افراد بیشماری را مجذوب فیلم های خود کرده است، اما 10 فیلمی که در ادامه معرفی شده اند بهترین فیلم های این کارگردان مطرح به شمار می روند.

10- مونیخ

مونیخ مسلما غیراحساسی ترین فیلمی است که اسپیلبرگ تاکنون کارگردانی کرده است. این فیلم برخلاف تصورات خود اسپیلبرگ از وقایع تاریخی، بیشتر شبیه به فیلم های سیاسی عامه پسندی مانند "دنباله رو" است. اسپیلبرگ در این فیلم نسخه ای دوپهلو و در عین حال کاملا موثق را از اتفاقاتی که طی قتل 8 ورزشکار المپیک در سال 1972 افتاده است، به تصویر کشیده است. تسلط وی به عنوان نمایش و رواج دهنده یک دیدگاه، علت تاثیرگذار بودن پیچیدگی و نبوغ به کار رفته در مونیخ است.

با وجود اینکه در کارهای قبلی وی صحنه های بسیار دراماتیک و احساسی زیادی دیده می شود، در این فیلم اسپیلبرگ سوژه خود را بسیار جدی و عاری از هرگونه احساس به تصویر کشیده است و همچنین موضع گیری خاصی برای جهت دادن به افکار بیننده ندارد و به دنبال برتر نشان دادن ماموران اسرائیلی نسبت به قربانیان یا پست نشان دادن آن ها در حد جنایتکاران خونخوار نیست.

9- لینکلن

روال مرسوم فیلم هایی که براساس زندگینامه آبراهام لینکلن ساخته می شود، تمرکز بر روی اساسی ترین اقداماتی است که وی در ماه های آخر زندگی خود انجام داده است. با این حال اسپیلبرگ در فیلم "لینکلن" داستان تلاش این رئیس جمهور در راستای تصویب اصلاحیه سیزدهم را روایت می کند که با نزدیک شدن جنگ داخلی خونین به اتمام، باعث لغو برده داری می شود. پرزیدنت لینکلن در خسته ترین و در عین حال قدرتمندترین جایگاهی است که تاکنون بوده است و باید از تمام منافع، حیله ها و تاکتیک های سیاسی خود استفاده کند تا وی و تیمش بتوانند این اصلاحیه را تصویب کنند.

این فیلم داستانی جذاب است که نشان می دهد آبراهام لینکلن چگونه در روزهای پردردسر، رهبری اتحادیه را بر عهده داشته است. یکی دیگر از دلایل موفقیت این فیلم نمایش مهارت های بی نظیر بازیگری - به خصوص توسط دانیل دی-لوئیس در نقش اول - است. در مجموع این فیلم یکی از بهترین فیلم های اسپیلبرگ محسوب می شود.

8- اگه می تونی منو بگیر

در فیلم "اگه می تونی منو بگیر" که هم جدی و هم طنز است لئوناردو دی‌کاپریو ایفای نقش کرده است. این فیلم بر اساس زندگینامه فرانک ابگنیل ساخته شده که یکی از بزرگترین خلافکاران تاریخ است و یکی از جوان ترین افرادی بوده که نامشان تاکنون در لیست "Most Wanted" های سازمان FBI قرار گرفته است.

این فیلم تم آشنای سایر فیلم های اسپیلبرگ را دارد، کودکی که فرزند طلاق است. "فرانک" که این کودک است از خانه فرار می کند، تبدیل به خلبان جعلی یک شرکت هواپیمایی شده و به جعل چک مشغول می شود و سال های سال از دستگیر شدن فرار می کند. در این فیلم وقایع هرگز بسیار تیره و منفی نشان داده نمی شود (درحالی که اگر فیلم توسط شخص دیگری ساخته می شد، این امکان وجود داشت). این فیلم برای اسپیلبرگ که مدت زیادی را صرف ساختن فیلم های جدی مانند "هوش مصنوعی" و "آمیستاد" کرده بود، تغییر سبک مطلوبی محسوب می شود.

7- پارک ژوراسیک

فیلم پارک ژوراسیک که 25 سال پیش تاثیر قدرت گرافیک کامپیوتری روی مخاطب را نشان داد، پس از این مدت طولانی هنوز هم بسیار پرطرفدار است؛ زیرا هنوز با دیدن بلند شدن Veggiesaurus روی دو پای عقبش برای خوردن برگ (که توسط آلن گرانت به تصویر کشیده شده بود)، حیرت زده می شویم و هنوز هم وقتی هاموند می گوید "به پارک ژوراسیک خوش آمدید" وحشت می کنیم. این نوعی احساس ترس و حیرت است که تنها یک فیلم به کارگردانی اسپیلبرگ می تواند در ما ایجاد کند. در حالی که پیشی گرفتن داستانی درباره دایناسورها از فیلم های سرگرم کننده معمول، نیازمند کار بسیار زیادی روی کاراکترها و احساسات آن هاست، این فیلم یکی از بهترین و سرگرم کننده ترین ها در ژانر تخیلی است که برای بار هزارم به انسان یادآوری می کند که نمی تواند قدرتی بی حد و مرز داشته باشد!

6- نجات سرباز رایان

نجات سرباز رایان در مقایسه با "فهرست شیندلر" (به کارگردانی خود اسپیلبرگ)، فیلمی بسیار متفاوت در ژانر جنگ جهانی دوم محسوب می شود. تلاش تام هنکس و تیمش برای نجات آخرین سرباز زنده مانده در این فیلم که حمله به ساحل نرماندی و چندین درگیری خونین را به تصویر کشیده است، بیننده را بسیار مجذوب می کند. رایان در میان انفجارها و حملات زمینی، تلفات جنگ را کشف و بررسی می کند. بهترین قسمت فیلم آن جاست که عملیات تبدیل به نوعی درگیری آشفته انسانی می شود، اسپیلبرگ این صحنه را در روستایی بمب گذاری شده به تصویر کشیده است. بسیاری هنوز هم در عجب اند که چرا فیلم "شکسپیر عاشق" به جای این فیلم اسکار بهترین فیلم سال 1989 را دریافت کرده است!

5- برخورد نزدیک از نوع سوم

اولین فیلم فرازمینی محور اسپیلبرگ، این سبک فیلم سازی در هالیوود را برای همیشه متعلق به وی کرد. این فیلم برای اولین بار زمینه ساز نشان دادن مسائل ماورا الطبیعه و خارق العاده این چنینی به عامه مردم جامعه بود، همچنین باعث شد اسپیلبرگ بعدها فیلم هایی مانند ئی.تی. و جنگ دنیاها را بسازد. به علاوه، این فیلم نشان می دهد تمام موجودات فرازمینی منحوس نیستند؛ ممکن است برخی از آن ها تنها به دنبال نشان دادن مهارت هایشان در زمینه موسیقی باشند!

فیلمنامه این فیلم هم توسط اسپیلبرگ نوشته شده است که برای این کارگردان موضوعی بسیار نادر به شمار می رود. نتیجه، فیلمی کلاسیک است که یادآوری می کند تمام فیلم های علمی تخیلی نباید پر از هیاهو یا موجودات فرازمینی که انسان ها را می کشند، باشند.

4- ئی.تی. موجود فرازمینی

این فیلم یکی از اصلی ترین فیلم های استیون اسپیلبرگ است. الیوت (ایفای این نقش توسط هنری توماس انجام شده است) پسری تنها و جوان است که با مادر و خواهر و برادرهایش زندگی می کند، و هنگامی که بسیار اتفاقی با یک موجود فرازمینی دوست داشتنی که روی زمین گم شده است و تلاش می کند با خانه تماس بگیرد مواجه می شود، معنا و مسیر تازه ای در زندگی اش پیدا می کند.

موجود فضایی انیمیشنی در فیلم منحصر به فرد بوده و هست، بازی بازیگرانی که عمدتا جوان بوده اند عالی است و از همه مهم تر، اکتشاف اسرار کودکی بسیار قابل تامل، احساسی و در اکثر موارد بامزه به تصویر کشیده شده است. برخی قسمت های فیلم ناراحت کننده است، اما به خوبی نشان داده شده است!

3- مهاجمان صندوق گمشده

اسپیلبرگ پس از شکست تجاری و منتقدانه فیلم کمدی 1941 با موضوعیت جنگ جهانی دوم، با جرج لوکاس همکاری کرد تا یکی از جاودانه ترین فیلم هایش را بسازد. فیلم مهاجمان صندوق گمشده یکی از سری فیلم های شخصیت ایندیانا جونز است که برای اولین بار در سال 1981 در این فیلم معرفی شد. این فیلم که با الهام از فیلم های سریالی دهه 30 میلادی ساخته شده، باعث خلق یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های تاریخ سینما شده است - پیروزی زیرکانه ایندی در برابر یک معبد بمب گذاری شده.

سه عنصر نویسندگی، کارگردانی و بازیگری در این فیلم، اسپیلبرگ را تبدیل به یکی از بهترین کارگردانان زنده تاریخ سینما کرده است.

2- آرواره ها

آرواره ها اولین فیلم بسیار پرفروش و ترسناک ترین فیلمی است که اسپیلبرگ تاکنون کارگردانی کرده است. این فیلم در جزیره ای به نام آمیتی متمرکز است که افراد آن طعمه کوسه ای بزرگ و سفیدرنگ می شوند. روی شایدر نقش سرهنگ برادی را بسیار حرفه ای بازی کرده است، کلانتر محلی که ترس از آب دارد و وظیفه حفاظت از مردم در برابر کوسه را دارد.

آرواره ها از آن دسته فیلم هایی است که با هربار دیدن دوباره اش پی می بریم که چه اندازه کلاسیک و عالی است.

1- فهرست شیندلر

اسکار شیندلر (با بازی لیام نیسون) هرگز به دنبال داشتن شخصیتی قهرملنی نبوده است. او یک سرمایه دار معمولی است که به لطف ارتباط داشتن با برخی مقامات نازی، مسئولیت کارخانه ای در کراکوف لهستان را بر عهده گرفته است. اما در طی مسیر دیدگاه وی تغییر می کند. کارخانه شیندلر وسیله ای برای کمک به فرار هزاران یهودی طی فاجعه هولوکاست می شود. اسپیلبرگ در این فیلم هرگز نسبت به هیچ گروهی موضع گیری خاصی نشان نمی دهد و هدف دستکاری و جهت دادن به احساسات بیننده را ندارد. وی شیندلر، نازی ها و یهودیان را کنار هم قرار داده و به بیننده اجازه می دهد خودش ماجرا را کشف کند و درباره احساسش نسبت به هر یک از این گروه ها تصمیم بگیرد.

نتیجه فیلمی عمیقا تکان دهنده، درامی قدرتمند و یکی از بهترین نمونه های فیلم سازی در تاریخ است.

حال، نظر شما در مورد فهرست بهترین فیلم های استیون اسپیلبرگ چیست؟