نقد و بررسی ماشین کوچک و قدرتمند آلفا رومئو 4 سی
رانندگی با سرعت بالا خوب است، اما رانندگی با سرعت بالا در مسیرهای زیگزاگ چیزی است که آن را جذاب میکند.
کلیک - موارد کمی به اندازهی رانندگی با ماشینی که هیچ تردیدی در خصوص هدف خود ندارد، لذتبخش است. آلفا رومئو 4 سی یک ماشین مسابقه است که برای دوست داران مسیر طراحی شده است، کسانی که دوست ندارند در یک مسیر خاص حرکت کنند. این ماشین به خوبی این موضوع را میداند و از آن لذت میبرد.
آلفا رومئو 4سی اسپایدر به مدت دو روز در اختیار من بود. این ماشین صبح روز دوشنبه توسط یک رانندهی تحویل بار مضطرب به دست من رسید، او پس از تحویل به سرعت ماشین را ترک کرد و سوار کامیون تویوتای راحت خود شد. بعد از رفتن او، من و دختر چهار سالهام برای بازرسیهای اولیه در اطراف ماشین قدم زدیم.
در حالی که به چرخها (پیرلی پی زیرو 3 -فصل مسابقهای ایآر) نگاه میکردم دخترم به رنگ ماشین (رنگ سه لایهی روسو کامپتیزیون) زل زده بود. او اگزوزهای دوگانهی ماشین را لمس کرد، در حالی که من مشغول بررسی ورودی هوا روی گلگیرها بودم. سپس درب ماشین را باز کردیم.
فضای داخل از جنس چرم مشکی و روکش صندلیها از نوع میکرو فیبر با الیاف کربنی بود. تمام این ماشین از جنس الیاف کربنی و آلومینیوم است. قاب، بدنه، و قسمتهای دیگر از جنس الیاف کربنی هستند، و با نگاه به 4سی میتوان فهمید که آلفا رومئو تلاشی برای مخفی کردن آن نکرده است. همهجا مشکی و خاکستری است، پایههای درب بسیار ضخیم و کف ماشین مانند وان حمام است. قسمت پایینی که تقریباً مخفی شده است، از تکههای آلومینیوم ساخته شده که به عنوان بخشی از تکیهگاه قاب بدنه و سیستم تعلیق عمل میکند.
درب صندوقعقب را باز کرده و آن را در جای خود چفت کردم، سپس دخترم را بلند کردم تا بتوانیم نگاهی به داخل بیندازیم. چیزی که در ابتدا با آن روبرو شدیم یک موتور وسط توربوی چهار سیلندر 1.7 لیتری بود که با لولهها و ابزار مدیریت هوا پوشیده شده بود. وجود گازگاه دو تکه باعث میشود این ماشین یک اگزوز دوگانهی واقعی داشته باشد، و کمپرسور تهویهی بسیار کوچکی که درون موتور چپانده شده بود، یک امتیاز برای توانمندی آمریکا محسوب میشود. در سمت راست (سمت مسافر) ماشین، یک محفظهی بزرگ در یک چهارم عقب قرار دارد که هوا را برای مصرف اگزوز و قسمتهای دیگر به داخل میکشد. در سمت چپ ماشین (سمت راننده) محفظههای دوگانهای قرار دارد که هوا را برای مصرف رادیاتور به داخل میکشد.
در پشت موتور یک وان به شکل بدنه از جنس فیبر کربنی قرار دارد که برای توضیح بهتر میگویم به عنوان "صندوق عقب" در آلفا رومئو 4سی عمل میکند. این فضای بزرگ 3.7 فوت مکعبی (105 لیتر) برای نگهداری از کیف قرمز رنگ که کاور ماشین در آن قرار دارد، یک کیف دیگر با برند آلفا رومئو، ضدیخ و... کافی است. مورد دوم احتمالاً توسط افراد بیاطلاعی در آنجا قرار داده میشود که فکر میکنند این ماشین توان رانندگی در هر آبوهوای نامساعدی را دارد. بعد از برداشتن آن میتوان سقف جمع شدهی اسپایدر را در آن جای داد، اگر قدری به دریچه فشار بیاورید میتوانید همهی وسایل را در آن جای دهید.
بازرسیهای ما به پایان رسیده است، من و دخترم سوار آلفا میشویم و جای خود را راحت میکنیم. دخترم تنها درب سمت مسافر را باز کرد، سوار ماشین شد، دستگیرهی چرمی را گرفت و درب ماشین را بست. داشتن قد 3 فوتی مزایای خودش را دارد. اما من که دو برابر او قد دارم، مجبور شدم یک پایم را روی کف ماشین قرار دهم، پایین تنهام را به سمت صندلی تنظیم کنم و خودم را به پایین بیندازم. من در گذشته این تکینک را در ماشینهای مسابقهای مثل بیامدبلیو آی8 و FR-S/BRZ انجام داده بودم. این کار به طور کلی جواب میدهد.
بعد از اینکه خودم را در آلفا رومئو جای دادم، درب را بستم و شروع به بررسی داخل کردم. این کار تنها سه ثانیه به طول انجامید که دو ثانیه از آن صرف پیدا کردن دکمههای کنترل شیب صندلی و جعبهی داشبورد شد. دخترم به عنوان فرد داناتر در بین ما، فوراً لپ کلام را به زبان آورد. "ماشین مسابقه!".
فضای داخلی آلفا رومئو سی4 را میتوان به طور خلاصه این گونه تعریف کرد: این یک ماشین مسابقه است. شما با داشتن این طرز فکر، به زودی از استثناهای کوچکی که میبینید قدردانی خواهید کرد، به عنوان مثال یک سوئیچ که روی آن "A/C" نوشت شده است و کلید "یخزدایی" و واضحترین امتیاز برای رانندگی در جاده، یعنی یک ضبط کوچک استریوی هواپیما که با چهار بلندگو (خودتان بشمارید) کامل میشود. چهار بلندگوی کوچک، بلا استفاده و در عین حال بسیار سبک.
البته استثناهای دیگری نیز وجود دارد که آن را از یک ماشین مسابقه متمایز میکند. شیب صندلیها به هیچ وجه قابل تنظیم نیست و تنها چند اینچ به جلو یا عقب کشیده میشوند. پدالها به کف ماشین لولا شدهاند و به طور کامل از جنس آلومینیوم هستند. فرمان ماشین که خوشبختانه ته صاف است، چند میلیمتر خم میشود و به جلو میآید. هیچ جعبهی داشبوردی وجود ندارد و تنها یک نگه دارندهی لیوان در قسمت زیر آرنج راننده تعبیه شده است. این ماشین جعبهی داشبورد ندارد، ولی یک کیسهی کوچک روی دیوار پشتی قرار دارد که دارای یک گیرهی ضربهای بسیار زیبا ولی نابجا و یک پوشش چرمی است. احتمالاً یک نفر به نام آلفرد از بخش حسابداری در روز همکاری بین ادارهها آن را طراحی کرده است.
این مقدمهای بر معرفی آلفا رومئو 4سی بود. در این لحظه، کلید را در جای خود قرار دادم (هیچ آدم بیسروپای بدون کلیدی نمیتواند این ماشین مسابقهای را روشن کند)، کلاچ و ترمز را فشار دادم و ماشین را روشن کردم. موتور ماشین فوراً به صدا در آمد. تمام ماشین لرزید. یک صدای پرانرژی و خاص از لولههای اگزوز خارج شد و بعد ادامه پیدا کرد. این صدای اگزوز که معمولاً موقع روشن کردن ماشین شنیده میشود نبود. این صدای نعرهی مهار نشدهی یک موتور کوچک و بسیار محرک بود. شبیه صدایی که شیطان تاسمانی هنگام گرم کردن قبل از تبدیل شدن به یک گردباد مخرب از خود تولید میکند.
این واقعاً ترسناک است.
در طی دو روز آینده، تنها روی آن صندلی نشستم و تا بناگوش لبخند به لب داشتم، حالتی که تنها میتوان آن را به خندههای ناشی از آدرنالین بیش از حد تشبیه کرد. آلفا رومئو 4سی بدون داشتن هدایت فرمان قدرتی، ماشین سبکی برای داخل شهر محسوب نمیشود. در سرعتهای کمتر از 10 مایل بر ساعت (16 کیلومتر بر ساعت)، برای چرخاندن فرمان به بازوان ملوان زبل نیاز است. ولی بعد از سرعت گرفتن ماشین ناگهان فرمان آن به حساسترین، دقیقترین و خطرناکترین چیزی تبدیل میشود که با آن سر و کار داشتهاید. من شخصاً با وسایلی سروکار داشتم که میتواند یک محله از شهر را زیر و رو کند. من با سلاحهایی شلیک کردم که با یک اشاره میتواند لشکر کورتاژها را نابود کند. همهی اینها در مقابل آلفا رومئو 4سی در سرعت 80 مایل بر ساعت (129 کیلومتر بر ساعت) مانند اسباببازی هستند.
آلفا 4سی توانایی شاهکارهای فوقالعادهی ماشینهای مسابقهای را دارد. توان خروجی موتور کوچک 1.7 لیتری برابر 237 اسب بخار (177 کیلووات) و گشتاور آن 258 پوند-فوت (350 نیوتن متر) است. تمام اینها در یک بستهبندی با وزن حدود 2500 پوند (1134 کیلوگرم) قرار گرفته است، البته در حالی که من درون آن نشستهام. تمام این قدرت از طریق یک کلاچ خودکار 6 سرعت به چرخهای عقب منتقل میشود. این به آن معناست که اگر آلفا رومئو 4سی زیر دست یک رانندهی حرفهای قرار داشته باشد، 0 تا 65 مایل بر ساعت (0 تا 96.5 کیلومتر بر ساعت) آن حدوداً 4 ثانیه است. زمان 0 تا 65 برای من حدود 4.6 ثانیه است.
این تازه شروع کار است. رانندگی با سرعت بالا یک چیز است، اما رانندگی با سرعت بالا در مسیر زیگزاگ چیز دیگری است. اینجا جایی است که همه چیز جذابتر میشود. آلفا رومئو 4سی با عرض کوچک، وزن پرتابی پایین، فرمان و آئرودینامیک عالی، توانست یک پیچ 90 درجهای را با سرعت 80 مایل بر ساعت (129 کیلومتر بر ساعت) در جادهی دو بانده بدون ساییدگی رد کند. حتی جگوار نوع اف که توانایی هدایت هر چهار چرخ را دارد، این کار را در سرعت 77 مایل بر ساعت انجام داد و صدای جیرجیر کردن از چرخهایش بلند شد.
معایب این نوع کنترل چیست؟ وقتی با سرعت 80 مایل بر ساعت در بزرگراه در حال رانندگی هستید، این احساس به شما دست میدهد که اگر عطسه کنید ممکن است تعادل ماشین از دست برود. در هدایت 4سی جای هیچ گونه لغزش و اشتباهی وجود ندارد. این چیزی است که باعث ترس میشود و به همین دلیل این ماشین را بسیار دوست دارم. در تمام مدت آدرنالین در بدن به جریان میافتد، در حالی که در یکی از زیباترین ماشینهایی که تابهحال دیدهاید نشستهاید.
در روز سوم با آلفا زودتر از خواب بیدار شدم، زیرا میدانستم قرار است به شرکت بازگردد. به شرکت دریایی مسئول حملونقل ماشین زنگ زدم و از آنها درخواست کردم تا خودم ماشین را به آنها تحویل دهم. بهانههای از خود درآوردم و به آنها گفتم برای گرفتن تست باید در اتوبان با آن رانندگی کنم. خانمی که به تلفن جواب داد همان شخصی بود که قرار بود برای تحویل ماشین بیاید. او اعتراف کرد که این ماشین بسیار او را ترسانده است و با رضایت کامل پذیرفت که من ماشین را به آنها تحویل دهم.
در طول دو ساعت رانندگی در بزرگراه، ساعدم درد گرفت و انگشتانم با خستگی فرمان را نگه میداشتند. در طول 48 ساعت گذشته تقریباً بدون توقف آن فرمان را در دست داشتم. خستگی بر من غلبه کرده بود، ولی به آن توجهی نکردم و به مسیر ادامه دادم، چون این یک ماشین آلفا رومئو 4سی است. ماشینی که تنها یک بار فرصت رانندگی با آن نصیبتان میشود. یک ماشین مسابقهای.
منبع : Gizmag