یادآوری خاطرات فراموش شده در بیماران مبتلا به آلزایمر

بیماران مبتلا به آلزایمر در مراحل اولیه بیماری خود غالبا نمی توانند آخرین خاطرات زندگی شان را به یاد بیاورند.

یادآوری خاطرات فراموش شده در بیماران مبتلا به آلزایمر

به گزارش کلیک، مطالعه جدیدی انجام شده که نشان می دهد این خاطرات همچنان در مغز وجود دارند و بیماران مبتلا به آلزایمر فقط نمی توانند به راحتی به آنها دست پیدا کنند.
با توجه به گزارش داشمندان عصب شناس در مجله نیچر، موش هایی که در مراحل اولیه بیماری آلزایمر قرار قرار دارند می تواند خاطرات جدید بسازند درست همانند موش های سالم. اما چند روزپس از وقوع این رخدادها نمی توانند آنها را به خاطر بیاورند.
علاوه براین، محققان توانستند این حافظه ها را با استفاده از تکنیکی به نام اپتوژنتیک به صورت مصنوعی شبیه سازی کنند و نشان داده شد که با اندکی تلاش می توان این خاطرات فراموش شده را بازیابی کرد. با وجود اینکه در حال حاضر نمی توان اپتوژنتیک را در انسان بکار برد اما یافته ها گویای توسعه احتمالی درمان ها در آینده است که ممکن است از دست دادن حافظه در مراحل اولیه ابتلا به بیماری را نقض کند.

به گفته یکی از محققان این پژوهش، نکته مهم اینجاست که این خود نوعی اثبات مفهوم محسوب می شود. یعنی اینکه، حتی اگر حافظه ایی به ظاهر از دست رفته باشد، در این صورت هم وجود دارد. آنچه اهمیت دارد این است که این حافظه از دست رفته چگونه بازیابی شود.
در سال های اخیر، آزمایشکاه تونگاوا سلول هایی را در هیپوکاموس مغز شناسایی کرده که قادرند خاطرات خاص و ویژه را ذخیره کنند. محققان علاوه بر این نشان داده اند که می توانند اثر این خاطرات یا انگرام ها را جهت کاشت خاطرات کاذب، فعالسازی خاطرات موجود یا تغییر روابط احساسی و هیجانی خاطره دستکاری کنند.
دانشمندان و محققان این پژوهش دریافتند موش های مبتلا به نسیان پس گستر و آسیب و تنش روانی ناشی از آن دارای یادآوری ناقص حافظه ایی بودند اما می توانستند خاطرات جدید را در حافظه خود ثبت کنند.

همین باعث شد که این پرسش برای تیم پژوهش پیش بیاید که آیا این مسئله می تواند برای از دست دادن حافظه که در مراحل اولیه بیماری آلزایمر مشاهده می شود صدق می کند یا نه. قبل از اینکه فرد وارد مراحل اولیه آلزایمر شود پلاک های آمیلوئیدی در مغز بیمار پدیدار می شود.
محققان برای بررسی این احتمال موش های با دو نژاد مختلف را مورد مطالعه قرار دادند. بدین منظور، موش های دستخوش مهندسی ژنتیک قرار گرفتند تا علائم آلزایمر در آنها ایجاد شود. سپس موش های مبتلا به آلزایمر و موش های سالم با هم مقایسه شدند.
همه این موش ها در اتاقکی قرار داده شدند و با پا به آنها شوک وارد شد. سپس یک ساعت بعد دوباره در همان اتاقک قرار داده شدند و آثار ترس و اضطراب در آن ها مشاهده شد. بااینحال، وقتی چند روز بعد دوباره در اتاقک قرار داده شدند، فقط موش های نرمال ترس و اضطراب داشتند. ظاهرا موش های آلزایمری نتوانسته بودند شوک حاصل از ضربه پا را به خاطر بیارند.

به گفته محقق این پژوهش، حافظه کوتاه مدت ظاهرا فقط تا چند ساعت درست کار می کرده اما حافظه بلند مدت ای موش های آلزایمری دچار ضایعه شده بود. محققان سپس نشان دادند با وجود این که موش ها حتی در اثر تحریک با علائم طبیعی نتوانستند اتفاقات گذشته را به خاطر بیاورند اما این خاطرات و اتفاقات در ذهن آن ها وجود داشته است. محققان برای اثبات این وضعیت ابتدا سلول های انگرام مربوط به خاطره ترسناک را با یک پروتئین حساس به نور به نام channelrhodopsin و با استفاده از تکنیکی که سال ۲۰۱۲ ارائه داده بودند آنها را علامت دار کردند. هر زمان که این سلول های انگرام علامت دار در اثر نور فعال می شدند، موش های معمولی خاطرات کدگذاری شده توسط آن گروه از سلول ها را به خاطر می آوردند. در غیر این صورت، چنانچه محققان موش های آلزایمری را در اتاقکی که قبلا ندیده بودند قرار می دادند و به سلول های انگرام کدگذار خاطره ترسناک نور می تاباندند، موش ها بلافاصله از خود ترس و وحشت بروز می دادند.
به گفته پژوهشگران، فعالسازی مستقیم سلول هایی که به اعتقاد آن ها خاطرات را در خود نگه می دارند باعث بازیابی خاطرات فراموش شده می شود. این وضعیت نشان می دهد که مشکل اصلی در واقع دسترسی به اطلاعات است و نه ناتوانی موش ها در یادگیری یا ذخیره این خاطره.
محققان علاوه بر این ثابت کردند که سلول های انگرام موش های آلزایمری دارای اسپین های دندریتی کمتری هستند. این اسپین ها به صورت غنچه هایی هستند که این امکان را به نرون ها یا عصب ها می دهند که علائم دریافتی از دیگر نرون ها را دریافت می کنند.

به طور معمول، وقتی یک خاطره جدید درست می شود، سلول های انگرام متناظر با آن خاطره ، اسپین های دندریتی جدیدی پرورش می دهند. اما این وضعیت در موش های آلزایمری رخ نداد. این مسئله نشان می دهد که سلول های انگرام ورودی حسی را از بخش دیگر مغز به نام کورتکس آنتورینال دریافت نمی کند. نشانه طبیعی که باید خاطره را مجددا فعال کند هیچ تأثیری ندارد. زیرا اطلاعات مربوط به احساسات به سلول های انگرام نمی رسند.
به گفته تونگاوا محقق این مطالعه، در صورتی که بخواهید خاطره ایی را به خاطر بیاورید، سلول های دارای خاطره باید توسط یک نشانه صحیح فعال شوند. اگر تراکم اسپین در طی فرآیند یادآوری بیشتر شود، و سپس اگر یک نشانه بخاطرآوری طبیعی بدهید، دسترسی به نوکلئوس سلول های انگرام دیگر امکان پذیر نخواهد بود.

این مطالعه در صورتی قابل توجه خواهد بود که ثابت شود آخرین کمبود حافظه در افراد آلزایمری شامل بازیابی اطلاعات یکپارچه باشد. رودولف تانزی پروفسور نرولوژی مدرسه پزشکی هاروارد می گوید: قرائن و نشانه های درمان فراموشی خاطرات در بیماران الزایمری مبنی بر تقویت سیناپس ها بسیار هیجان انگیز است.
محققان توانستند فعالسازی بلند متر خاطرات "از دست رفته" را با تحریک اتصالات جدید بین کورتکس آنتورینال و هیپوتالاموس القا کنند.
آنها برای نیل به این هدف از نور برای تحریک سلول های کورتکس آندورینال که سلول های انگرام هیپوکامپال کدگذار حافظه هراسناک را تغذیه می کنند استفاده کردند. محققان پس از گذشت سه ساعت از این درمان، یک هفته منتظر ماندند و موش ها را دوباره مورد آزمایش قرار دادند. این بار موش ها بعد از این که در اتاقک اصلی قرار داده شدند توانستند حافظه خود را بازیابی کنند و اسپین های دندریتی بیشتری روی سلول های انگرام خود داشتند.
بااینحال، این روش تنها در صورتی جواب می دهد که بخش بسیار بزرگی از کورتکس آنتورینال تحریک شود. اپتوژنتیک دقت بسیار بالایی دارد اما استفاده از آن در انسان بسیار تهاجمی است و استفاده از روش های موجود برای تحریک شدید مغز - شکلی از تحریک الکتریکی که گاها برای درمان پارکینسون و دیگر بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرد- مغز را بسیار تحت تأثیر قرار می دهد.

به گفته تونگاوا، توسعه نوعی فناوری که بتواند سلول های درون مغز مثل هیپوکاموس یا کورتکس آنتورینال را با دقت بیشتری فعال یا غیرفعال کند محتمل است. تحقیقات بنیادی همانند این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی در خصوص جمعیت های سلولی مورد هدف ارائه دهد که قطعا در درمان های آتی و تأمین فناوری های مربوطه بسیار موثر خواهد بود.

منبع:news.mit

ارسال نظر