نقد و بررسی بازی Mass Effect: Andromeda

پس از انتظار‌های طولانی و دقیقا بعد از ۵ سال جدیدترین عنوان از سری بازی‌های مس افکت با نام Mass Effect: Andromeda در بازار‌های جهانی عرضه شد. این بازی یکی از مورد‌انتظار‌ترین بازی‌های سال ۲۰۱۷ بود اما پس از منتشر شدن تخریب‌های زیادی از سوی منتقدان ارائه شد و این نشان‌دهنده‌ی آن است که بازی بسیار ضعیف عمل کرده است. در این مقاله به نقد و بررسی بازی Mass Effect: Andromeda پرداخته‌ایم.

نقد و بررسی بازی Mass Effect: Andromeda

این بازی یکی از مورد‌انتظار‌ترین بازی‌های سال ۲۰۱۷ بود اما پس از منتشر شدن تخریب‌های زیادی از سوی منتقدان ارائه شد و این نشان‌دهنده‌ی آن است که بازی بسیار ضعیف عمل کرده است. در این مقاله به نقد و بررسی بازی Mass Effect: Andromeda پرداخته‌ایم.

کلیک- بعد از چند ساعت بازی کردن Mass Effect: Andromeda من به شدت دلسرد شدم و حتی یک حس پریشانی بهم دست داد. در این زمان کوتاهی که من بازی را انجام دادم، با یک انیمیشن غیر متقاعد کننده مواجه شدم، باتلاق ماموریت‌های استاندارد و اصلی بازی، رابط کاربری سنگین و خسته‌کننده، گفتگو کاراکتر‌های بازی با آب و تاب، همگی از المان‌های نا منظم بازی هستند که هیچ کدام با دیگر المان‌ها هماهنگ نیستند. قدرت یک بازی RPG در داستان و گیم‌پلی اکشن آن نهفته است که متاسفانه Mass Effect: Andromeda در این زمینه ضعیف عمل کرده است.

خوشبختانه Andromeda در بعضی فیلد‌ها پیشرفت‌هایی داشته است و تا آنجایی که من این بازی را انجام دادم متوجه ارتقا و پیشرفت‌های این فیلد‌ها شدم. من با گزینه‌های جدید،جالب و هیجان‌انگیز در سیستم مبارزه‌ای و اکشن گیم‌پلی بازی مواجه شدم. ملاقات با شخصیت‌های جدید در مقایسه با خدمه‌ی سه‌گانه اصلی بازی Mass Effect در نوع خود جالب بود و در نهایت گشت و گذار و اکتشاف آزادانه در دنیای کهکشانی در انتظار بسیاری از طرفداران سری بازی‌های Mass Effect بود که خوشبختانه Andromeda این انتظار را برآورده کرده است. با این حال برخی از مشکلات اولیه در سراسر این بازی وجود دارد به طوری که متوجه شدم Andromeda کورسویی از عظمت سه‌گانه‌ی اصلی بازی‌های Mass Effect است که با گفتگو‌های بی‌روح و راکد، ماموریت‌های خسته‌کننده و حتی کمبود‌های فنی راکد می‌درخشد.

11th PIC

در مسیر اعتبار فرانچایز محبوب Mass Effect، متاسفانه Andromeda این مسیر را دنبال نکرده و شجاعانه این اعتبار را رها کرده است. به جای کاراکتر اصلی سری بازی‌های Mass Effect یعنی فرمانده شپرد، ما Ryder را داریم،در این نسخه از مس افکت، شما در نقش یکی از فرزندان خانواده Ryder بازی می کنید. این برادر و خواهر دوغلو که در حالت عادی، اسکات و سارا رایدر نام دارند (و البته شما می توانید نام شان را به دلخواه تغییر دهید) عضوی از Andromeda Initiative هستند، مهاجرینی متشکل از دانشمندان، کاوش گران و مردمان عادی که خانه و کاشانه شان را ترک کرده اند تا وارد کهشکانی شوند که پای هیچ فردی از کهکشان راه شیری تا کنون به آن باز نشده، کهکشان آندرومدا. سارا و اسکات از اعضای تیم Pathfinder انسان ها هستند، تیمی که از گرد هم آیی دانشمندان و سربازانی تشکیل شده که هدف شان یافتن خانه ای برای دیگران و برقراری ارتباط با بومیان کهکشان اندرومدا است. Alec Ryder، پدر قهرمانان داستان ما، رهبر این تیم است. تیم Pathfinder، نماد و جلودار Andromeda Initiative محسوب می شود. این تیم وظیفه دارد که سیاره های مناسب برای زندگی را شناسایی کند و آن ها را از خطرات پاک کند تا بلکه سایرین بتوانند در آن ها ساکن شوند. بعد از وقوع چندین فاجعه‌ی کهکشانی، رایدر از پدر خود میراثی را به ارث برده استد و قصد دارد در مسیر قبلی پدر خود گام بردارد و آن را دنبال کند. شما در طول داستان و گیم‌پلی بازی غرق در مخاطرات اتفاقات و جریانات رایدر می‌شوید.

1th PIC

شما در طول بازی به کشف سه Ark دیگر و گمشده‌ی Nexus می‌پردازید. زمانی که شما به هر Ark‌ای نزدیک می‌شوید، خاطراتی در ذهن تخیلی رایدر مجسم می‌شود که او را بسیار آزار می‌دهد. از رشد کمبود مواد غذایی تا جنگ‌های داخلی واقعی و رهبری در قتلگاه و نبود مواد احیا‌کننده برای استعمارگران منجمد cryogenically که همه و همه در تصورات رایدر شکل می‌گیرند و او را اذیت می‌کند. ورود ناگهانی Ark بلافاصله زمین رایدر را در یک موقعیت ناراحت‌کننده از قدرت قرار می‌دهد. در عمل، سناریوی داستان بازی این احساس را به شما می‌دهد که بیش از حد معمول و کلیشه‌ای است. من متوجه شدم که شخصیت‌هایی که در بازی هستند که حس سنگینی نا‌امیدی در وجودشان است. بنابراین هنگامی که نکسوس به تدریج به زندگی برخاست به حل مشکلات شروع کردم تا این سنگینی ناامیدی تا حدی کاهش پیدا کند و یک حس خوشایند از کاری که انجام دادم ایجاد شود.

به موازات این روایت به طور گسترده متمرکز، که شامل بسیاری از محتوا‌های جانبی است، داستان اصلی و مرکزی بازی در سراسر یک نژاد بیگانه‌ی شر و رهبر خودشیفته‌ی خود می‌چرخد. کسی که تهدیدی اساسی‌تر از کمبود مواد غذایی است. بعد کمتری از او در ابتدا روایت می‌شود و اینگونه به نظر می‌رسد که نقش این تهدید خیلی کمرنگ است اما از آنجایی که داستان بازی تا حد زیادی قابل پیش‌بینی است این حس در گیمر ایجاد می‌شود که درنهایت رهبری شرور بازی تنها تهدید و موضوع اصلی بازی است. دو داستان در بازی جریان پیدا می‌کند اما در نهایت و در انتهای بازی هر دو به یک موضوع ختم می‌شوند.

7th PIC

صادقانه، مشکلات داستان آندرومدا، ریشه‌ای تر بوده و از ابتدای طرح بایستی این کاستی‌ها برطرف می‌شد. اکثریت قریب به اتفاق از شخصیت‌های Andromeda فقط کسل‌کننده هستند و گفتگو‌های طولانی که بین این کاراکتر‌ها صورت می‌گیرد عمیقا متوجه می‌شوید که بی‌فایده هستند و می‌توانست در یک بحث کوچک خلاصه شود. شاید خیلی از شما تازه وارد ها به دنیای مس افکت، دوست داشته باشید که Mass Effect Andromeda را بازی کنید، ولی از این می ترسید که چیزی از داستان بازی دست گیر تان نشود. سه گانه قبلی، ارتباط چندانی با داستان و روایت مس افکت جدید ندارد، زیرا که شخصیت های مس افکت آندرومدا کهکشان راه شیری را در سال ۲۱۸۵ ترک می کنند، تقریبا زمانی که شپرد در حال بررسی کردن کالکتور ها بود، یعنی در اوایل مس افکت ۲. به همین دلیل هم شخصیت های آندرومدا کوچک ترین اطلاعی از سرنوشت شخصیت های سه گانه اصلی مس افکت ندارند و اصلا نمی دانند که چه بر سر شپرد، تیمش و کهکشان راه شیری آمده. داستان مس افکت آندرومدا حدودا ۶۰۰ سال پس از داستان سه گانه اصلی و در کهکشانی دیگر اتفاق می افتد. این بازی داستان شخصیت هایی را روایت می کند که به امید یافتن خانه ای جدید، کهکشان راه شیری را به مقصد کهکشان آندرومدا ترک کرده اند. در واقع آندرومدا به نوعی یک ریبوت برای سری مس افکت محسوب می شود. ما دلیلی برای نگرانی وجود ندارد، حتی اگر که تا به حال هیچ کدام از نسخه های سری Mass Effect را تجربه نکرده باشید هم می توانید از آندرومدا لذت ببرید. هیچ لحظه‌ای در طول داستان بازی وجود ندارد که احساسات گیمر را برانگیزد حتی زمانی که آن‌ها به صراحت در مورد احساسات خود صحبت می‌کنند هیچ Tyrion Lannister یا Francis Underwood‌ای وجود ندارد که این احساسات را حفظ کند و یا آن‌ها را گسترش دهد. در Nexus ما شاهد صحنه‌هایی می‌شویم که از سبک و قدرت سریال Game of Thrones استفاده شده است با این حال تمامی اختلافات سیاسی صرفاْ بدون اینکه بررسی شوند ذکر شده است. حتی گزینه‌های مربوط به تب و تاب احساسات عاشقانه، و صحنه‌هایی که به اوج خود می‌رسند بسیار موفق ظاهر نشده‌اند و هیجانی که را من در بازکردن یک خدمه‌ی جدید بدست آوردم در این لحظه‌ها و صحنه‌های به ظاهر در نقطه‌ی اوج این هیجان در من ایجاد نشد. به طور کلی آنچه که شما از هیجانات سه‌گانه‌ی اصلی Mass Effect در این بازی انتظار دارید به پوچی می‌رسد.

2th pic

بدتر از آن، مکالمات و گفتگو‌های شما محدود‌تر شده است، شما در گفتگو‌هایتان به صورت دوره‌ای می توانید از چهار گزینه‌ی موجود در حین دیالوگ‌ها یکی را انتخاب کنید. این محدودیت عملکرد واقع‌بینانه و خوش‌بینانه‌ی سیستم گفتگوی بین شخصیت‌های بازی را زیر سوال برده است چرا که ما در سه‌گانه‌ی اصلی بازی Mass Effect این محدودیت را نداشتیم و آزادانه انتخاب‌هایمان را انجام می‌دادیم. بر روی کاغد شاید این محدودیت سفتی و سختی دیالوگ‌ محوری بازی‌های قبلی Mass Effect را بهبود می‌بخشد و در ساده‌ترین راه این سیستم را به اجرا درمی‌آورد. اما در عمل، وجود گزینه‌های مختلف تنوع شگرفی را در بخش دیالوگی و گفتگویی بازی ایجاد می‌کند. صرف نظر از آنچه که برداشت کردیم، گزینه‌هایی که در حین گفتگو انتخاب می‌‌کنم نتیجه‌ی دیگری را از گزینه بیرون می‌دهد. حتی زمانی که من سعی کردم با انتخاب گزینه‌ای فحش بدم، شخصیت بازی به طور کلی یک راه دیگری را به جای فحش دادن انتخاب می‌کرد و معمولا مورد تمسخر قرار می‌داد. پس از بازی کردن حالت Campaign بازی من به این نتیجه رسیدم که Mass Effect: Andromedad یک تصمیم بزرگی بود که عواقب جدی را به دنبال داشت و حتی یک احساس ساختگی را در بازی خلق کرد. همچنین در مقایسه با سه‌گانه‌ی اصلی بازی Mass Effect شاید Andromeda یک انتخاب اجباری باشد برای تجربه‌کردن صرفا به جهت اینکه بدانیم داستان،گیم‌پلی،شخصیت‌پردازی و گرافیک بازی تا چه حد توانسته همانند اجدادش موفق ظاهر شود.

4th PIC

به جرات می‌توان گفت Andromeda با بروز برخی صحنه‌های تلخ و تند من را شگفت‌زده کرد. مانند صحنه‌ای که کاراکتر من در کمال آرامش و در یک ساعت تاریکی با شریک زندگی‌اش درباره‌ی معنای زندگی صحبت می‌کرد. در برخی صحنه‌ها دیالوگ‌ها خوب پرداخت شده و معنای خاصی را دارند و گیمر سنگینی آن‌ها را حس می‌کند اما در بعضی مواقع عبارات و اصطلاحات عجیب و غریبی در گفتگو‌ها استفاده می‌شود که این عبارات خارج از لوکیشن بازی یعنی دنیای کهکشان و ستارگان است.

خوشبختانه، دنیای Andromeda به گونه‌ای طراحی شده است که برای پیداکردن آیتم‌هایی نیاز به حفاری عمیق نیست. اما این دنیای نفس‌گیر و هیجان‌انگیز گیمر را وادار می‌کند تا به گشت و گذار و اکتشاف در دنیای Andromeda بپردازد. در نهایت می‌توان عبارت دنیای باز نیمه را برای جهان Andromeda در نظر گرفت که کوچکتر ومستقل‌ تر از لوکیشن‌های یک بازی دنیای باز است. دنیای Andromeda دنیای بزرگی است و توصیف این دنیا در چندین جمله غیرممکن است اما اشاره ای به جهان Andromeda می کنیم. مقر اصلی Andromeda Initiative ایستگاهی فضایی به نام Nexus است که بی شباهت به سیتادل (سفینه ای فضایی و قطبی سیاسی/تجاری در کهکشان راه شیری) در سه گانه اصلی نیست. در حقیقت، نکسوس، مرکز نژاد های کهکشان راه شیری و قلب تمدن های شان در کهکشان اندرومدا، خانه جدید شان به حساب می آید. سیاست مدار ها و رهبران اصلی Initiative، همگی در این ایستگاه فضایی قرار دارند و مسائل سیاسی و فرهنگی و پایگاه های دایر شده روی سیارات را کنترل می کنند. ۵ تا از نژاد های کهکشان راه شیری، عضو Andromeda Initiative هستند و هر کدام از این ۵ نژاد، Ark و تیم Pathfinder خود را دارند. Ark هر نژادی، مردمان همان نژاد را با خود حمل می کند و در ادامه سفر، به نکسوس اتصال می یابد و منابع و انرژی مورد نیاز نکسوس را تامین می کند. تیم Pathfinder هم وظیفه دارد که خانه ای مناسب برای نژاد خود و به طور کلی برای Andromeda Initiative بیابد. جدا از نژاد های کهکشان راه شیری، شما به عنوان Pathfinder با نژاد های بومی اندرومدا هم ملاقات خواهید کرد که شاید علاقه ای به بیگانه ها نداشته باشند. به عنوان یک سیاست مدار، باید قادر باشید که ارتباط خوبی با هر یک از این نژاد ها برقرار کنید. تمامی تصمیمات شما، تاثیرات و عواقبی به دنبال خواهند داشت، پس با دقت انتخاب کنید. پنج نژادی که در مورد شان گفتیم، هر یک در Ark خود، به خوابی ۶۰۰ ساله فرو رفتند تا سفر به آندرومدا ممکن شود. این ۵ نژاد در سه گانه قبلی نقش بسیار مهمی ایفا می کردند، بنابراین لازم است که با آن ها آشنا شوید. البته طبیعتا به انسان ها نمی پردازیم، زیرا که انسان های دنیای مس افکت تفاوت چندانی با ما ندارند. چهار نقشه ی عمده‌ی بازی قابل توجه است و این چهار نقشه محیط‌های به شدت متفاوت با خطرات و آسیب‌های متنوع را به گیمر ارائه می‌دهد. از زمین‌های یخ‌زده گرفته تا بیابان‌های خشک و جنگل‌های سرکش، همچنین شما در این محیط‌های متنوع با NPC‌های گوناگون برخورد می‌کنید حتی در بعضی از شرایط می‌توانید با این NPC‌‌ها به گفتگو بپردازید. این محیط‌های مختلف از بسیاری از ماموریت‌های جانبی پرشده است که شما با انجام این ماموریت‌ها پاداش‌هایی را بدست می‌آورید. دنیای Andromeda آنقدر وسیع است که هرچقدر به گشت و گذار بپردازید بازهم شاید مکان‌هایی وجود داشته باشد که شما آن‌ها را از قلم انداخته‌اید. شما می توانید به کشتار غارتگر‌ها پایان دهید و یا در یک مسابقه‌ی مبارزه‌ای به شرط‌بندی بپردازید و یا اینکه به رمز‌گشایی اسرار بسیار پیشرفته‌ی خزانه‌ی باستان تکیه کنید یا به گشت و گذار در بیابان و صحرا بپردازید. کهکهشان بسیار وسیع و متنوع است و این ارزش را دارد که هیجان آن را تجربه کنید.

3th pic

من همچنین سیستم مبارزه‌ای بازی را بسیار دوست دارم. به خصوص وقتی که این سیستم به نقطه‌ی اوج خود می‌رسد. هسته‌ی اصلی مکانیک تیراندازی بازی بسیار قوی‌تر از سایر عناوین Mass Effect است و انعطاف‌پذیری سیستم‌ارتقا‌دهی و پیشرفت بازی به گیمر اجازه می‌دهد که به جای تمرکز بر روی ارتقا کلاس یک شخصیت در بازی شما باعث پیشرفت قدرت استثنایی بازی می‌شوید منظور اینکه سیستم ارتقا‌دهی بیشتر بر روی سلاح‌ها تمرکز دارد. من این ارتقا‌دهی را تا پایان انجام دادم و به یک نینجای فضایی تبدیل شدم. من می‌‌توانم با استفاده از تکنولوژی به کار گرفته شده در بازی خود را پنهان کنم و بوسیله‌ی مهارت بیوتیک دشمنان را شارژ کنم. همچنین یک شمشیر سپرمانند برای مقابله با آسیب‌ها وجود دارد که از شما محافظت می‌کند. از این گفته‌ها نتیجه می‌گیریم که بخش Combat گیم‌پلی بازی بسیار عالی کار شده و برای گیمر می‌تواند سرگرم‌کننده‌تر از داستان بازی باشد. هر چند تعداد زیادی گزینه‌ی دیگری نیز وجود دارد. من با وجود این سیستم مبارزه‌ای متنوع از ثابت بودن و یا حتی قابل پیش‌بینی بودن دشمنان خسته نمی‌شدم.

یک نقص عمده‌ی مبارزه‌ی بازی سیستم ارتقا‌دهی و پیشرفت است. من آن را بیشتر از نقص یک فرصت از دست رفته می‌‌نامم. سیستم ارتقا‌دهی راهی است که شما به سلاح و زره ایده‌آل خود دست پیدا می‌کنید. این بدین معنی است که شما با بررسی آبجکت‌ها و آیتم‌هایی را که در جهت ارتقا سلاح‌ها بدست آوردید و با تحقیق چندساعته و رویارویی با یک UI شلوغ و پیچیده و ترکیب آیتم‌ها و Skill‌های موجود در Inventory به سلاح و زره مورد علاقه‌ی خود دسترسی پیدا می‌کنید. سیستم ارتقادهی و پیشرفت سلاح‌ها و زره‌ها در انتهای هر Tempest‌ای وجود دارد. لوکیشن این سیستم کمی آزاردهنده است چراکه گاهی اوقات برای انجام کاری یا پیدا کردن آیتم و یا بدست آوردن مهارتی باید در نقشه دوباره به عقب برگردید و موارد فراموش شده را انجام دهید تا سیستم ارتقادهی به صورت کامل فعالیت خودش را انجام دهد. من در نهایت Loadout را به صورت کامل تکمیل کردم ولی به این نتیجه رسیدم که این ماکزیمم Loadout ارزش این همه انرژی را نداشت.

6th PIC

گرچه سیستم ارتقا‌دهی و پیشرفت سلاح‌ها و زره‌ها بزرگترین تلف‌کننده‌ی زمان شما نیست، چرا که ماموریت‌های جانبی خسته‌کننده همراه شما است. ماموریت‌های جانبی در بازی‌های دنیای باز نقش مهمی را ایفا می‌کنند اما این ماموریت‌ها باید به گونه‌ای نباشند که گیمر را خسته کند و بیشتر گیمر باید از آن لذت ببرد. متاسفانه دنیای Andromeda پر از همین ماموریت‌های اصلی و جانبی خسته‌کننده است. بعضی از ماموریت‌ها چندان مهم فرض شده‌اند که گیمر را وادار می‌کند تا آن را انجام دهد اما این ماموریت‌ها گاها چند مرحله‌ای می‌شوند و این خود موجب خستگی بیش از اندازه‌ی گیمر می‌شود. همه‌ی این ماموریت‌ها بد نیستند ولی به شدت نیاز دارند که ویرایش شوند و یا حداقل تنوع وسیعی از سناریوی گیم‌پلی را داشته باشند. چرا که وادار کردن بازیکنان به انجام کارهای تکراری در طول ماموریت و یا پیدا کردن یک آیتم از سرتاسر نقشه‌ی بازی اصلا سرگرم‌کننده نیست. ماموریت‌های اصلی Campaign و کاراکتر‌ها بهتر از تجربه‌ی سیستم ارتقا‌دهی و پیشرفت سلاح‌ها و زره‌هاست. اما کماکان یکنواختی نیز در این ماموریت‌ها وجود دارد. تعداد زیادی ماموریت وجود دارد که خارج از ماموریت‌های اصلی بازی می‌باشند. آندرومدا شامل یک متا بازی است که تا حدودی پیچیده است و شما را به منظور بالابردن سطح زنده‌ی سیارات با ایجاد پایگاه‌ها و تکمیل ماموریت‌ها به چالش می‌اندازد. شما همچنین می‌توانید برای حافظه‌ای که از پدر خود به ارث برده‌اید در جهت آشکار کردن اسرار نهفته و جالب، شکار کرده و سپس استخراج کنید. شاخص گرم و سردی که وجود دارد به شما این امکان را می‌دهد که تشخیص دهید در چه مناطقی از سراسردنیای بازی این منابع وجود دارد. فضاگردی نیز از جمله ویژگی‌های جذاب گیم‌پلی بازی می‌باشد که به شما اجازه‌ی پرش از یک محل به محل دیگر در سیارات را می‌دهد. شما می‌توانید این سیارات را در جهت بدست آوردن XP بررسی کنید سپس تیم خود را به آن منطقه هدایت و رهبری کرده تا با انجام ماموریت‌ها پاداش و XP‌ها را کسب کنید. این حالت در بخش چندنفره‌ی آنلاین نیز وجود دارد. در کل ویژگی خاصی به بازی اضافه نمی‌شود اما حاشیه‌ای را برای دنیای فانتزی و علمی تخیلی Andromeda ایجاد می‌کند.

متاسفانه، یک ابر تاریک حلق‌آویزی بیش از همه‌ی این مسائل وجود دارد و آن مشکلات و مسائل فنی است. مطمئناْ انیمیشن‌های مربوط به چهره بسیار خوب ظاهر نشده‌اند. اما مشکل عمیق‌تر از این حرفاست. بر روی پلتفرم PS4، نرخ فریم در همه جای بازی نوسانات زیادی داشت. در پلتفرم‌های PS4 و PC من با مشکلات صوتی مواجه شدم به خصوص در لاین‌های دیالوگ‌گویی این مشکلات به وضوح احساس می‌شود. همچنین مشکلات فنی و تکنیکی دیگری را در بازی دیدم از جمله لود نشدن کاراکتر هنگام گفت و گو با سایر کاراکتر‌ها در بازی. همه‌ی این مشکلات ظاهری هستند و باعث نمی‌شوند که شما بازی را به کلی انجام ندهید اما به دلیل فراگیر بودن این مسائل بهتر است استراتژی‌های از سوی کمپانی سازنده برای رفع آن‌ها لحاظ شود.

10th PIC

با تمام عشقی که نسبت به سری بازی‌های Mass Effect دارم، متاسفانه Andromeda نمی‌تواند طرفداران خود را ۱۰۰٪ خوشحال کند درست در همان حالتی که مردم از شیوه‌ی پایان یافتن Mass Effect 3 خوشحال نشدند. کمپانی BioWare چیز‌های بزرگی را در بازی قرار داده است اما داستان اصلی، شخصیت‌ها و المان‌های مربوط به سناریوی بازی و همچنین وجود مسائل و مشکلات فنی، این بازی را از خوب بودن دور کرده است. Mass Effect: Andromeda عنوان اکشن نقش آفرینی بزرگی است که بعضی صحنه‌هایش توانسته به قدرت سه‌گانه پیشینه خود ارزش ویژه‌ای بدهد. گیم‌پلی نبردهای سخت و هیجانی و صداگذاری فوق العاده زیبای بازی توانسته فضای علمی تخیلی بسیار خوبی ایجاد کند. اما متاسفانه سناریوی داستان بازی به‌صورت مستمر قوی نوشته نشده و ستاره خاصی همانند فرمانده شپرد در سه‌گانه‌ی اصلی بازی Mass Effect در میان شخصیت‌های بازی وجود ندارد تا کشش را برای تجربه در ساعات طولانی ایجاد کند. دیگر موارد ناامید کننده‌ای چون نبود نژادهای جدید، عدم امکان شخصی سازی یاران همراه، مشکلات بزرگ عملکردی و فنی نیز وجود دارند. بازی نتوانسته از کمبودهای خودش فرار کند اما افراد صبور و ماجراجو می‌توانند ستارگان درخشانی را در تاریکی پیدا کنند و برای آن‌ها می‌تواند یک بازی خوب و امیدوار‌کننده باشد.

امتیاز کل: ۶/۱۰

نکات مثبت بازی:

  • جهان نفس‌گیر بازی برای گشت و گذار و اکتشاف
  • سیستم مبارزه‌ای جذاب و هیجان‌انگیز
  • روایت‌گویی داستان جالب و جدید بازی

نکات منفی بازی:

  • شخصیت‌های چوبی و گفت و گو‌های کسل‌کننده
  • ماموریت‌های بیش از اندازه بیهوده،تصمیم‌های مهم کافی نیست
  • مسائل فنی جزیی ولی فراگیر
ارسال نظر