جنون، انیشتین و سودای یک رویا در بورس!

دلیل؟ دست و پا زدن های پر هزینه در شرایطی که اسنپ توانسته بود حجم زیادی از بازار را به خود اختصاص دهد و بنابراین سود مارجین تپسی در حدی نبود که بتواند جوابگوی سرمایه گذاران باشد.

جنون، انیشتین و سودای یک رویا در بورس!

در آوریل 1998، جاناتان کلمنت یادداشتی در وال استریت ژورنال منتشر کرد که جانِ کلامش این بود: «اگر می‌خواهید بزرگترین خطری را که آینده سرمایه گذاری یا کسب و کارتان را تهدید می‌کند بشناسید، به خانه بروید و در مقابل آینه قرار بگیرید.»
علم روانشناسی نشان داده است که افراد تمایل دارند مهارت های خود را بزرگ ببینند و این بزرگ بینی باعث می‌شود که به سمت خطاهای بسیاری، از جمله پذیرش خطر بیش از ظرفیتشان روی آورند. برخی سرمایه‌گذاران به دلیل نادیده گرفتن حقایق، مرتکب خطا می شوند. جاش بیلینگز، طنزنویس می گوید: «آنچه انسان نمی داند از وی احمق نمی سازد؛ بلکه آنچه تصور می کند می داند، ولی در واقع نمی داند وی را به یک احمق تبدیل میکند.»
قاعدتا انسان های باهوش هم مرتکب خطا می شوند، این ذات انسان بودن ماست. با وجود این، زمانی که افراد باهوش می آموزند چه رفتاری خطاست، هرگز نه آن را تکرار می کنند و نه بر آن اصرار می ورزند.

بخش هایی از مصاحبه میلاد منشی پور، مدیر عامل تپسی را با هم بخوانیم: «در ایران پول نداریم، چون پول خارجی وارد ایران نمی‌شود و پول داخلی هم جایی سرمایه‌گذاری شده است. بنابراین مسئله پول، مسئله مهمی برای اکوسیستم و کلا همه صنایع است. خوبی استارت‌آپ‌ها این است که پول زیادی نیاز ندارند و در مقابل پروژه‌های عظیم صنعتی با چند صد هزار میلیارد تومان، سرمایه‌گذاری روی استارت‌hپ‌ها سرمایه‌گذاری خیلی بزرگی نیست.»
منشی پور 2 سال در قبل در حالی این حرف ها را کرده بود که تپسی به تازگی یک راند جذب سرمایه انجام داده و وارد فاز جدیدی از رقابت با اسنپ شده بود. در همین زمان و با این جذب سرمایه، تبلیغات بسیار گسترده ای در سطح تهران و سایر شهرستان های تحت پوشش تپسی انجام شد؛ تبلیغاتی که نشان از هزینه هایی چند صد میلیون تومانی و شاید بیشتر داشت.

دلیل؟ دست و پا زدن های پر هزینه در شرایطی که اسنپ توانسته بود حجم زیادی از بازار را به خود اختصاص دهد و بنابراین سود مارجین تپسی در حدی نبود که بتواند جوابگوی سرمایه گذاران باشد.

نتیجه؟ مشکلات عدیده ای که یک سال پس از این ماجرا برای تپسی پیش آمد از جمله ناتوانی در پرداخت حقوق کارکنان، توقف بخش زیادی از هزینه های تبلیغاتی و در نهایت تلاش مجدد برای جذب سرمایه.

امروز اگر در فضای اخبار اکوسیستم استارتاپی جستجو کنید، قطعا با حجم زیادی از پروپاگاندای رسانه ای حول موضوع ورود چند استارتاپ به بورس از جمله تپسی، مواجه خواهید شد. این در حالی است که رقیب اصلی تپسی، اسنپ، هیچ تلاشی برای ورود به تلار شیشه ای نداشته و به وضوح می داند که نباید فریب رنگ سبز نمادهایی بورسی را خورد.
قطعا اگر در بازار سرمایه فعالیت داشته باشید، تراژدی ورود "های وب" به بورس بایستی به گوشتان خورده باشد. افتخاری بزرگ و ورودی حماسی که در نهایتا به یک فاجعه ختم شد. شاید بهتر باشد مدیریت تپسی نیز به فکر راهکارهایی معقولانه تر، کم خطر تر و منطقی تر برای رفع مشکلات کمبود سرمایه خود باشد. آیا عقلانی است شرکتی که در پرداخت حقوق کارکنان خود دچار مشکل است، سودای ورود به بورس را در سر بپروراند؟ آیا مدیر تپسی دوباره دچار همان توهم های وب شده است؟ این بار این ریسک قرار است باعث از بین رفتن سرمایه چند نفر شود؟
انیشتین اینطور می گوید: «جنون یعنی انجام کاری مشابه به دفعات زیاد و انتظار نتیجه متفاوت داشتن.»

ارسال نظر