جدید ترین اکتشاف درباره تاثیر بی خوابی بر روی مغز

<p>دانش مرسوم براین باور است که هر چه به مدت طولانی تری بیدار بمانید، خسته تر خواهید شد. با این حال، به تازگی دانشمندان حین مطالعه بر روی مغز انسان پس از بیداری شبانه روزی، به کشفی عظیم دست پیدا کردند. به گزارش کلیک، واقعیت بسیار پیچیده تر از چیزی است که به ظاهر به نظر می رسد. اگر شما هم یک شبانه روز کامل را بدون خواب سپری کرده باشید، احتمالا تجربه کرده اید که شرایط کاملا بر عکس این باور رایج است. به طوری که اگر در ساعت ۴ صبح به زحمت بتوانید چشمان خود را باز نگه دارید، در ساعت ۸ صبح، کاملا بیدار و با انرژی طبیعی به نظر خواهید رسید! اما چرا با گذشت زمان، به جای آنکه خسته تر شوید، کمتر احساس خواب آلودگی می کنید؟ برای سال های طولانی دانشمندان بر این باور بودند که دلیل این معکوس بودن این است که مغز از الگو های طبیعی "ریتم شبانه روزی" (Circadian Rhythm) پیروی می کند که به ما می گوید تا با بالا آمدن خورشید بیدار شویم. به تازگی هم مطالعه جدیدی به وجود آمده است که شواهد و مدارک قدرتمندی را برای اثبات این نظریه ارائه می دهد. اما نکته مهم تر درباره این مطالعه این است که حین اثبات نظریه ذکر شده، دانشمندان به موضوعی شگفت انگیز برخوردند. مغز دارای ساعت های "چندگانه" است! اسکن های MRI از مغز افراد بزرگسالی که در طول یک شبانه روز بیدار مانده بودند، افشا کردند که احساس خواب آلودگی به دو فاکتور اصلی وابسته است: مدت زمانی که فرد بیدار مانده است و ریتم شبانه روزی. به طور دقیق تر ریتم شبانه روزی، یک ساعت درونی است که به بدن ما دستور می دهد تا با طلوع خورشید احساس بیداری رده و در طول تاریکی شب و در ساعات تاریک اولیه صبح احساس خستگی و خواب آلودگی کند. اکتشاف غیر قابل انتظار دانشمندان این بود که تمامی نواحی مغزی به طور یکسان و در زمان یکسان تحت تاثیر یکسان این دو فاکتور نیستند! به عبارت دیگر، برخی قسمت های مغز انسان با بیدار ماندن در طول شب تقویت می شوند و قسمت های دیگر مغز بیشتر به زمان بندی شبانه روزی اهمیت می دهند. همچنین قسمت های مختلف مغز انسان به تغییرات حین شبانه روز واکنش نشان می دهند. "پییر ماکوت" از دانشمندان این مطالعه  و پژوهشگر خواب در دانشگاه لییگ بلژیک است که درباره این اکتشاف اعلام کرده است: این نخستین باری است که برای اثبات این که بدن انسان ساعت های چندگانه دارد به شواهد محکم دست پیدا می کنیم. بسیاری از مطالعات که بر روی رفتار انسان تمرکز می کنند (البته منظور آن دسته از مطالعات نیستند که بر تجربه های فردی دلالت دارند) به ما می گوید که چیزی که باعث خواب آلودگی می شود، مدت زمانی است که بیدار مانده ایم. دانشمند به این ویژگی "خواب رفتن" (Sleep Drive) می گویند. این ویژگی در واقع چیزی شبیه ساعت شنی است به این معنی که هر چه بیشتر بیدار بمانیم، بیشتر احساس می کنیم که به خوابیدن نیاز داریم و هرچه بیشتر بخوابیم، بیشتر احساس می کنیم که باید بیدار شویم. اما این پژوهش نشان داد که بدن های ما توسط نیروی دیگری، یعنی همان ریتم طبیعی شبانه روزی هم که مسئول تنظیم کردن چرخه های ۲۴ ساعتی بدن است، تحت تاثیر قرار می گیرند. این ریتم شبانه روزی حدودا بین ۱ تا ۳ صبح و ۲ تا ۴ صبح باعث می شود که ما احساس خواب آلودگی کنیم. در این مطالعه، دانشمندان از اسکن های MRI برای پایش فعالیت مغزی در ۳۳ فرد بزرگسال که به طور مستمر ۴۲ ساعت کامل را بیدار مانده بودند استفاده کردند. پس از این ۴۲ ساعت بیداری، همین پایش را بر روی همین افراد و پس از ۱۲ ساعت خواب تکرار کردند. نتایج اسکن ها نشان داد که جریان خون، که معرف میزان فعالیت مغز در طی مدت زمانی خاص است، در برخی نواحی با توجه به "ریتم شبانه روزی"، و در نواحی دیگر با توجه به "خواب رفتن"  دچار نوسان می شود. در مدت زمان بیداری افراد، بر روی هر یک افراد  یک سری از آزمایش ها را برای اندازه گیری زمان واکنششان صورت می گرفت که نشان دهنده این بود که با طولانی تر شدن مدت زمان بیداری، واکنش ها چقدر تغییر می کنند. ماکوت در این مورد گفت: در زمان حدودی ۱۶ تا ۱۸ ساعت بیداری مداوم، عملکرد آگاهانه شما تقریبا ثابت باقی می ماند. اگر به مدت بیشتری طی شب بیدار بمانید، این عملکرد کاهش خواهد یافت تا جایی که در ساعت ۴ تا ۶ صبح به حداقل میزان خود برسد. وی ادامه داد: اسکن های MRI نشان دادند که نواحی مغزی متعددی که در یک وظیفه خاص دخیل هستند، همگی دقیقا در یک فاز شبانه روزی واقع نشده اند. این نکته نشان می دهد که باید یک تلفیق کننده محلی  برای تلفیق این ریتم های شبانه روزی در مغز وجود داشته باشد. اساسا، از آنجا که قسمت های مختلف مغز ناحیه زمانی خاص خود را دارند، این نتیجه گیری منطقی است. برخی قسمت های مغز دقیقا از زمان بندی شبانه روزی مورد انتظار پیروی کردند در حالی که سایر قسمت ها بیشتر تحت تاثیر میزان خواب انباشته شده بودند. به گفته ماکوت، این یافته از آن جا اهمیت به سزایی دارد که درک دانشمندان  را نسبت به این که چگونه مغز و برخی فعالیت های خاص آن، تحت تاثیر مدت ساعت بیدار ماندن قرارمی گیرند، تغییر داد. ماکوت در ادامه اذعان داشت که این پژوهش ممکن است در طرز فکر ما در مورد کارهای شیفتی، بی خوابی حاصل از هواپیما زدگی و اختلالات خواب و یا حتی پیر شدن بدن و عملکرد آگاهانه تاثیر بگذارد. این مطالعه شواهد بیشتری را ارائه می دهد که نامیزان بودن شبانه روزی بدن (برای مثال به دلیل شیفت کاری) می تواند کیفیت خواب را بر هم بزند و بنابراین، بر روی سایر مسائل سلامتی ما هم تاثیر بگذارد. پروفسور چارلز سیسلر، ریسس بخش خواب و اختلالات شبانه روزی بیمارستان "بریگهام اند ویمنز" در این باره گفته است:  از آن گذشته این پژوهش جدید ممکن است راهگشای روش هایی جدید برای تشخیص بهتر اختلالات خوابی باشد. اختلالات خوابی ممکن است به سختی از سایر اختلالاتی که علایم یکسانی از خود نشان می دهند، قابل تشخیص باشند مثل کاهش تمرکز در اختلال بیش فعالی. سیسلر در ادامه اضافه کرد: این مطالعه، عصری جدید را در ارزیابی کیفی عصب شناسی خواب-بیداری رقم زده است. این پژوهش نشان می دهد که روشی وجود دارد که به کمک آن می توان به طور دقیق میزان تحلیل فعالیت مغزی را  در ارتباط با زمان های بیداری طولانی اندازه گیری کرد. سیسلر در پایان گفت: اکنون احتمالا قادر خواهیم بود که بررسی کنیم که آیا در شرایط خاص، مثل توقف ناگهانی خواب، مغز تنبل تر می شود و یا نه. و یا این که مناطق خاصی از مغز بیشتر تحت تاثیر هستند یا نه.</p>

جدید ترین اکتشاف درباره تاثیر بی خوابی بر روی مغز

به گزارش کلیک، واقعیت بسیار پیچیده تر از چیزی است که به ظاهر به نظر می رسد. اگر شما هم یک شبانه روز کامل را بدون خواب سپری کرده باشید، احتمالا تجربه کرده اید که شرایط کاملا بر عکس این باور رایج است. به طوری که اگر در ساعت ۴ صبح به زحمت بتوانید چشمان خود را باز نگه دارید، در ساعت ۸ صبح، کاملا بیدار و با انرژی طبیعی به نظر خواهید رسید!
اما چرا با گذشت زمان، به جای آنکه خسته تر شوید، کمتر احساس خواب آلودگی می کنید؟
برای سال های طولانی دانشمندان بر این باور بودند که دلیل این معکوس بودن این است که مغز از الگو های طبیعی "ریتم شبانه روزی" (Circadian Rhythm) پیروی می کند که به ما می گوید تا با بالا آمدن خورشید بیدار شویم.
به تازگی هم مطالعه جدیدی به وجود آمده است که شواهد و مدارک قدرتمندی را برای اثبات این نظریه ارائه می دهد. اما نکته مهم تر درباره این مطالعه این است که حین اثبات نظریه ذکر شده، دانشمندان به موضوعی شگفت انگیز برخوردند.
مغز دارای ساعت های "چندگانه" است!
اسکن های MRI از مغز افراد بزرگسالی که در طول یک شبانه روز بیدار مانده بودند، افشا کردند که احساس خواب آلودگی به دو فاکتور اصلی وابسته است: مدت زمانی که فرد بیدار مانده است و ریتم شبانه روزی. به طور دقیق تر ریتم شبانه روزی، یک ساعت درونی است که به بدن ما دستور می دهد تا با طلوع خورشید احساس بیداری رده و در طول تاریکی شب و در ساعات تاریک اولیه صبح احساس خستگی و خواب آلودگی کند.
اکتشاف غیر قابل انتظار دانشمندان این بود که تمامی نواحی مغزی به طور یکسان و در زمان یکسان تحت تاثیر یکسان این دو فاکتور نیستند! به عبارت دیگر، برخی قسمت های مغز انسان با بیدار ماندن در طول شب تقویت می شوند و قسمت های دیگر مغز بیشتر به زمان بندی شبانه روزی اهمیت می دهند. همچنین قسمت های مختلف مغز انسان به تغییرات حین شبانه روز واکنش نشان می دهند.
"پییر ماکوت" از دانشمندان این مطالعه و پژوهشگر خواب در دانشگاه لییگ بلژیک است که درباره این اکتشاف اعلام کرده است: این نخستین باری است که برای اثبات این که بدن انسان ساعت های چندگانه دارد به شواهد محکم دست پیدا می کنیم.
بسیاری از مطالعات که بر روی رفتار انسان تمرکز می کنند (البته منظور آن دسته از مطالعات نیستند که بر تجربه های فردی دلالت دارند) به ما می گوید که چیزی که باعث خواب آلودگی می شود، مدت زمانی است که بیدار مانده ایم. دانشمند به این ویژگی "خواب رفتن" (Sleep Drive) می گویند. این ویژگی در واقع چیزی شبیه ساعت شنی است به این معنی که هر چه بیشتر بیدار بمانیم، بیشتر احساس می کنیم که به خوابیدن نیاز داریم و هرچه بیشتر بخوابیم، بیشتر احساس می کنیم که باید بیدار شویم.
اما این پژوهش نشان داد که بدن های ما توسط نیروی دیگری، یعنی همان ریتم طبیعی شبانه روزی هم که مسئول تنظیم کردن چرخه های ۲۴ ساعتی بدن است، تحت تاثیر قرار می گیرند. این ریتم شبانه روزی حدودا بین ۱ تا ۳ صبح و ۲ تا ۴ صبح باعث می شود که ما احساس خواب آلودگی کنیم.
در این مطالعه، دانشمندان از اسکن های MRI برای پایش فعالیت مغزی در ۳۳ فرد بزرگسال که به طور مستمر ۴۲ ساعت کامل را بیدار مانده بودند استفاده کردند. پس از این ۴۲ ساعت بیداری، همین پایش را بر روی همین افراد و پس از ۱۲ ساعت خواب تکرار کردند. نتایج اسکن ها نشان داد که جریان خون، که معرف میزان فعالیت مغز در طی مدت زمانی خاص است، در برخی نواحی با توجه به "ریتم شبانه روزی"، و در نواحی دیگر با توجه به "خواب رفتن" دچار نوسان می شود.
در مدت زمان بیداری افراد، بر روی هر یک افراد یک سری از آزمایش ها را برای اندازه گیری زمان واکنششان صورت می گرفت که نشان دهنده این بود که با طولانی تر شدن مدت زمان بیداری، واکنش ها چقدر تغییر می کنند.
ماکوت در این مورد گفت: در زمان حدودی ۱۶ تا ۱۸ ساعت بیداری مداوم، عملکرد آگاهانه شما تقریبا ثابت باقی می ماند. اگر به مدت بیشتری طی شب بیدار بمانید، این عملکرد کاهش خواهد یافت تا جایی که در ساعت ۴ تا ۶ صبح به حداقل میزان خود برسد.
وی ادامه داد: اسکن های MRI نشان دادند که نواحی مغزی متعددی که در یک وظیفه خاص دخیل هستند، همگی دقیقا در یک فاز شبانه روزی واقع نشده اند. این نکته نشان می دهد که باید یک تلفیق کننده محلی برای تلفیق این ریتم های شبانه روزی در مغز وجود داشته باشد.
اساسا، از آنجا که قسمت های مختلف مغز ناحیه زمانی خاص خود را دارند، این نتیجه گیری منطقی است. برخی قسمت های مغز دقیقا از زمان بندی شبانه روزی مورد انتظار پیروی کردند در حالی که سایر قسمت ها بیشتر تحت تاثیر میزان خواب انباشته شده بودند.
به گفته ماکوت، این یافته از آن جا اهمیت به سزایی دارد که درک دانشمندان را نسبت به این که چگونه مغز و برخی فعالیت های خاص آن، تحت تاثیر مدت ساعت بیدار ماندن قرارمی گیرند، تغییر داد.
ماکوت در ادامه اذعان داشت که این پژوهش ممکن است در طرز فکر ما در مورد کارهای شیفتی، بی خوابی حاصل از هواپیما زدگی و اختلالات خواب و یا حتی پیر شدن بدن و عملکرد آگاهانه تاثیر بگذارد. این مطالعه شواهد بیشتری را ارائه می دهد که نامیزان بودن شبانه روزی بدن (برای مثال به دلیل شیفت کاری) می تواند کیفیت خواب را بر هم بزند و بنابراین، بر روی سایر مسائل سلامتی ما هم تاثیر بگذارد.
پروفسور چارلز سیسلر، ریسس بخش خواب و اختلالات شبانه روزی بیمارستان "بریگهام اند ویمنز" در این باره گفته است: از آن گذشته این پژوهش جدید ممکن است راهگشای روش هایی جدید برای تشخیص بهتر اختلالات خوابی باشد. اختلالات خوابی ممکن است به سختی از سایر اختلالاتی که علایم یکسانی از خود نشان می دهند، قابل تشخیص باشند مثل کاهش تمرکز در اختلال بیش فعالی.
سیسلر در ادامه اضافه کرد: این مطالعه، عصری جدید را در ارزیابی کیفی عصب شناسی خواب-بیداری رقم زده است.
این پژوهش نشان می دهد که روشی وجود دارد که به کمک آن می توان به طور دقیق میزان تحلیل فعالیت مغزی را در ارتباط با زمان های بیداری طولانی اندازه گیری کرد.
سیسلر در پایان گفت: اکنون احتمالا قادر خواهیم بود که بررسی کنیم که آیا در شرایط خاص، مثل توقف ناگهانی خواب، مغز تنبل تر می شود و یا نه. و یا این که مناطق خاصی از مغز بیشتر تحت تاثیر هستند یا نه.

ارسال نظر