پیش گویی ها به حقیقت می پیوندند؛ می خواهید خوشحال باشید یا ناراحت؟

پژوهشگران علوم اعصاب و روان در حال توسعه دستگاه هایی هستند که به آن ها در درمان بیماران روانی از طریق محرک های الکتریکی مغزی کمک می کند. 

پیش گویی ها به حقیقت می پیوندند؛ می خواهید خوشحال باشید یا ناراحت؟

به گزارش کلیک، الگوریتمی در یکی از این برنامه ها شما را کوتاه تر می کند و دیگری شما را بلند تر، ولی داروهای مورد تایید FDA (سازمان غذا و دارو آمریکا) هیچ کدام از این کارها را انجام نمی دهد. موضوعی که زمانی محدود به آزمایشگاه های تجربی تحقیقاتی بود در آستانه این است تا در اختیار عموم مردم قرار گیرد. درست همانند داروهای پروزاک، و این می تواند نگرانی هایی برای شرکت های داروسازی بزرگ به وجود آورد. اکنون شما می توانید به وسیله دستگاهی با دو باطری و دو الکترود همانند یک کلاه به سر خود وصل کنید، به سادگی و بدون صرف هزینه زیاد حالات روحی و روانی خود را تغییر دهید. برای ۲۰ دقیقه بنشینید و جریان های نامحسوس و ملایم را بر روی مغزتان دریافت و بدین وسیله استرس، نگرانی، بی خوابی، افسردگی، اختلالات دوقطبی و دیگر مشکلات روحی و روانی را درمان کنید.

این مسایل تنها حدس و گمانه زنی در مورد یک اختراع جدید نیست بلکه، واقعیتی است درباره وسیله ای که توسط FDA تایید شده، از پس آزمون های گوناگون پزشکی گذشته و از سوی منتقدین و محققان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. پزشکان در کلینیک سینای بت (Sinai Beth) در نیویورک از محرک های امواج مغزی برای درمان موفقیت آمیز اختلالات افسردگی دوقطبی، بدون اثرات جانبی استفاده نمودند. و این در مقایسه با تاثیرات بلند مدت به ثبت رسیده در استفاده از روان درمانی های ضد افسردگی قابل ملاحظه است.

در ضمن این وسیله بسیار ارزان است. یکی از معروف ترین وسایل موجود که توسط شرکت Fisher Wallace Stimulator تولید شده است، به قیمت ۶۰۰ دلار به فروش می رسد. این مبلغ کمتر از مصرف ماهیانه داروهای روان درمان می باشد در حالی که شما را بیدار نگه نمی دارد و یا مجبور به استفاده از داروهای دیگر برای جبران عوارض آن نمی کند.

شوک های سالم

اینکه این وسیله دقیقا چگونه کار می کند هنوز به صورت یک راز است. (همان طور که چگونگی کارکرد آسپیرین هنوز دقیقا مشخص نیست - بنابراین لازم نیست زیاد نگران باشید.) به نظر نمی رسد که مقدار کمی جریان الکتریکی باعث حرکت سلول های عصبی ساکن شود. اما می توان عملکرد سلولهای فعال را از این طریق افزایش و یا کاهش داد. الکترود های مثبت سلول ها را پر تحرک تر و الکترود های منفی آنها را از حرکت باز می دارد.

در حالی که دستگاه های محرک فعلی مغز از پروتکل استانداردی پیروی می کنند، ولی تحقیقات جدید از سوی شرکت هایی چون شرکت مذکور و بیمارستان هایی مانند سینای بت می تواند کارایی چنین وسایلی را افزایش دهند.

آخرین نسخه محرک های مغزی از شرکت Fisher Wallace که توسط طراح لباس های خیابانی Mishka طراحی شده است، شبیه به سی دی رام های اولیه می باشد و وسایلی که به آن متصل می شود نیز به شما اجازه می دهند که با ذهن و روان خود بازی کنید!

این دستگاه های تایید شده از سوی FDA که توسط این شرکت به فروش می رسد، فقط با نسخه پزشک در اختیار خریداران قرار گرفته و تقریبا ضد ضربه نیز می باشند. من برای چند هفته ای یکی از آنها را امتحان و در حالی که حس آرامشی را تجربه کردم، ولی باید اضافه کنم که در واقع هیچکدام از بیماری هایی را که این ابزار برای درمان آنها طراحی شده، نداشتم.

ولی به طور حتم پژوهشگران در حوزه روان و ذهن به زودی آزمایشات مختلف چنین دستگاه هایی را برروی نقاط مختلف مغز آغاز کرده و اثرات جریان های گوناگون بر روی آن را مطالعه خواهند نمود. یک آیفون، یک تقویت کننده جریان و یک الکترود می تواند بی نهایت برنامه مغزی را به اجرا در بیاورد. بدون اینکه نگران اثرات شیمیایی مخرب و یا عبور از رگ های خونی مغز باشیم می توانیم به داشبورد مغز انسان دسترسی پیدا کنیم.

استفاده تفریحی از مغز

اگر فرض کنیم که مغز انسان تا به این میزان قابل تغییر و مشارکت پذیر است، آنگاه باید از خودمان بپرسیم که جهانی که حالات روانی، با یک لمس گوشی تلفن، تغییر کند چگونه خواهد بود؟

از یک سو، این رویایی است که به تحقق پیوسته است. نرم افزاری مانند این وسیله مطمئن تر از محصولات مغازه های فروش ماریجوانای درمانی است و حتی گوناگونی بیشتری نیز دارد. تنها کافی است که آن را بر روی " پارانویا ی خفیف" و یا " فضای روان گردان" و یا " شناختی با آرامش" تنظیم کنید. این ها یکی از دلایلی هستند که FDA بسیار نگران چگونگی عمومی شدن چنین تکنولوژی هایی هستند. من همیشه تصور می کردم که نبرد با داروهای روان گردان بیشتر به مقابله به مبارزه با حالات روانی آن ها مربوط می شود تا آسیب های فیزیکی ای که به استفاده کنندگان می رسانند. اگر چنین باشد، این دستگاه ما را در این نبرد یاری خواهد رساند.

و یا بهینه سازی مغز برای ثمربخشی بیشتر در عملکرد های روزانه؟ شاید محرک های برق درمانی بتوانند داروهای هوشمند Adderall را بدون اثرات جانبی جایگزین کنند و یا تاثیراتی که نرم افزار نویسان جوان از استفاده از داروهای روان گردانی چون LSD برای افزایش کارایی خود می گیرند را دریافت کنند. بدین ترتیب می توان مغز را برای کارایی بیشتر برنامه ریزی کرد.

و دوباره باید از خودمان بپرسیم که حال کسانی که از چنین محرک هایی استفاده نمی کنند چه تفاوتی با آن هایی که از آن برای بهینه سازی وضعیت روانی خود، کمتر خوابیدن و یا استواری بیشتر در کارهایشان بهره می برند، دارد؟ حتی اگر از آینده به ظاهر علمی-تخیلی که این ظرفیت ها ممکن است ایجاد کند بگذریم، پنانسیل های این دستگاه در درمان کوتاه مدت افسردگی و دیگر بیماری های روانی با ناهنجاری های ایجاد شده برای جامعه تداخل دارند.

نگران چیزی نباشید و هر کسی که می خواهید باشید، بشوید

زندگی در جهانی که نشانه های بیماری های روانی با فشار دادن یک دکمه از بین برود به معنی پاک کردن بخشی از سیستم عصبی مشترک و جمعی ما می باشد. افراد افسرده و نگران به این شکل به دنیا نیامده اند. گاهی این افراد به نگرانی های محیطی و اجتماعی ای که بسیاری از ما از آن نا آگاهیم، پاسخ می دهند.

این موضوع بحثی بود که ابتدا میان دو روانشناس شاخص، رایش و فروید، مطرح شد. رایش معتقد بود که رنج های روانی از علل اقتصادی-اجتماعی و جنسی نشات می گیرد و بیماران روانی را قناری هایی در معدن زغال سنگ می دانست که قادرند تا دیگر اعضا جامعه را نسبت به بیماری های فراگیر آگاه کنند. در نتیجه او معتقد بود که باید رنج های روانی را به جای درمان از طریق پیشگیری مورد مطالعه و معالجه قرار داد. فروید از سوی دیگر اعتقاد داشت که افراد بیمار باید خود را با جامعه وفق دهد، نه جامعه با آن ها. بر طبق چنین استدلالی بود که او به سرزنش کردن مبتلایان به افسردگی و روان درمانی همجنسگرایی اعتقاد داشت.

همانگونه که ما نگاه فروید را در سرکوب نشانه های بیماران روانی مورد بررسی قرار داده و آن را تایید می کنیم، در عین حال باید از خودمان نیز بپرسیم که ما به چه دلیلی به دنبال حالات روانی بهتر هستیم و آیا به هر وسیله و قیمتی حاضر به به دست آوردن آن هستیم؟ وقتی سطح آب اقیانوس ها به حدی بالا می آید که شهر ها را فرا می گیرد، ممکن است بیماری های خاصی در سطح جهان گسترش یابند و یا نابرابری در تقسیم ثروت نیز ممکن است شمار بسیاری از انسان ها را تحت تاثیر قرار دهد. در چنین وضعیتی آیا باز باید شماره ای را فشار داده و در انتظار تغییر حالات روحی و روانی خود باشیم؟ چه تفاوتی می کند اگر احساس خوبی داشته باشیم یا نه؟

از دیدگاه اخلاقی استفاده از تکنولوژی هایی که نشانه های بیماری های روانی را از بین ببرند بیشتر مورد سوال است تا بازی کردن با ذهن هایمان.

منبع: digitaltrends

ارسال نظر