آیا یک ربات در کمین شغل شما است؟
منبع : Techcrunch
به گزارش کلیک، نگرانیها از ورود رباتها به جمع نیروی کار، تنها به کارخانههایی که پر از خطوط مونتاژ مکانیزه هستند محدود نخواهد بود، به طور مثال، ایده یکی از ماشینهای بدون راننده گوگل، همین حالا محقق شده و یا اینکه ایده یک هواپیمای بدون سرنشین بهزودی جایگزین سرویس محبوب ارسال بسته در شرکت UPS میشود.
دنیای وسیع علم رباتیک از رباتهای سختافزاری مرسوم بسیار فراتر رفته است و وارد دورهای جدید شده است که قادر است بیشتر کارهای مربوط به زندگی روزمره ما را به طور کامل به شکل خودکار در آورد. پیامدهای آن به تمامی مشاغل، از کارگران معمولی و همکاران متخصص آنها در یک واحد صنعتی گرفته تا آنهایی که در مشاغل معروف به اقتصاد بر حسب تقاضا (on-demand economy) کار میکنند، نمود پیدا خواهد کرد.
حتی تعریف محض "ربات" هم دچار تحول شده تا با تغییر فرم و فعالیت رباتها هم گام باشد. از دیرباز، تعریف معمول ربات عبارت بود از، ماشینی شبیه به یک موجود زنده که قادر است حرکات و وظایف معینی را به صورت خودکار تکرار کند - مثل ربات آدام برای حمل و نقل محصولات یا بکستر، که کارهایی مثل رسیدگی به بسته، نگهداری از ماشین و بارگذاری خط تولید را انجام میدهد.
به هر حال، کاربردهای هوش مصنوعی، مرزهای تعریف ربات و قابلیتهای آن را جابجا کرده است، برای مثال میتوان از عامل شناختی IPSoft به نام آملیا یاد کرد یا به رقابت میان کِن جینینگز و ربات IBM به نام واتسون اشاره کرد که کلی هم سر و صدا به پا کرد. و همچنین اخیراً، موج سومی از تحول در عرصه رباتیک در قسمت رباتهای نرمافزاری شکل گرفته است، نمونهای نزدیک به همتایان مکانیکی خود که از انسانها در اداره کردن وظایف قانونمند تقلید میکند، با این تفاوت که در ابر (cloud) یا پایگاه داده مستقر است.
پروفسور لزلی ویلکاکس و ماری لسیتی، در کتاب اتوماسیون خدمات: رباتها و آینده کاری، به این نکته اشاره کردهاند که: "رباتهای نرمافزاری و سختافزاری در نهایت یکپارچه خواهند شد، نه فقط به خاطر ارتباطاتی که با حرکت به سمت رایانش ابری (cloud computing) شاهد آن هستیم، بلکه همچنین به علت پیشرفتهای چشمگیری که در قابلیت روزافزون فناوری میبینیم." آنها همچنین اضافه میکنند که: "اما تبلیغات و حرفهایی را که اکنون میبینید و میشنوید، باور نکنید، این یکپارچگی هرگز بینقص نخواهد بود، و بخشی از این روند به سمت و سویی خواهد رفت که هنوز به آن اندیشیده نشده است - دستکم، تاریخچه پیشرفت تکنولوژیکی که اینگونه بوده است!"
رباتها برای نجات دادن اقتصادی که بر پایه تقاضا است، ضروری هستند.
این همان عصر جدیدی است که اعضای دپارتمان MIT، اریک برینجولفسون و اندرو مک آفی آن را "دومین دوره ماشینی مینامند" - زمانی که در آن نیروهای تکنولوژیکی روند اختراع مجدد اقتصاد و کسبوکار را هدایت میکنند و اشخاص حقیقی هم باید نحوه رقابت با ماشینها را برای تضمین موفقیت خود در آینده، یاد بگیرند.
چیزی که بسیاری ممکن است به عنوان رقابت میان انسان و ماشین در نظر بگیرند، بیشتر شبیه به یک مسابقه دو امدادی است - با گروههایی که متشکل از نیروی کار انسانی و مجازی هستند و این نیروها به صورت یکپارچه با هم روی وظایف معینی کار میکنند و آنها برای این مشاغل به صورت ایدهآل و مشخص، برای رسیدن به یک هدف نهایی، تعیین شدهاند، حال چه این هدف ساختن یک ماشین باشد، چه پردازش روی یک پرداخت وجه و یا یک سرویسرسانی معین باشد.
نهایتاً این به نفع انسانها خواهد بود، چرا که میتوانند وظایف تکراری روزانه را از کارهای عادی خود حذف کنند و در عوض به وظایفی بپردازند که به تعهد و اساس فکری بیشتری نیاز داشته باشد. کسبوکارها هم از نیروی کاری بهرهمند خواهند شد که قادرند کل هفته و 24 ساعات شبانهروز را با هزینهای کمتر نسبت به همتای انسانی خود کار کنند - و البته بدون ترس از مسائل امنیتی و خطرات ناشی از خطا در اطلاعات ورودی.
کاری را که دستگاههای خودپرداز برای متصدیان بانک، مشتریان و کل عملیات بانکی انجام دادند را اکنون کمپانیهایی شبیه به اپراتور پیشتاز شبکه موبایل، تلفونیکا انجام میدهد، برای مثال، انجام وظایفی مثل انتقال اطلاعات سیم کارد به تلفنهای جدید مشتریان، که بیش از 24 ساعت کار اضافی را به تنها چند دقیقه میرساند.
شاید یکی از بهترین مثالهایی که برای کاربرد صنعت رباتیک در بازار نیروی کار و برنامهریزی برای موفقیت در آینده بشود زد، اقتصاد عالی مبتنی بر تقاضا باشد. Uber یا هر اپلیکیشن مربوط به رزرو سواری دیگری را به عنوان مثال در نظر بگیرید. مردم عادت دارند به یک شرکت تاکسی تلفن کنند، با یک منشی صحبت کنند و یک راننده به سراغشان بیاید، که آنها را به مقصدشان ببرد و منتظر پرداخت نقدی کرایه شود. امروزه، سواری توسط یک اپلیکیشن رزرو میشود و با استفاده از یک کارت اعتباری فرایند پرداخت تکمیل میشود، و در این بین تنها راننده، تعامل شخصی خواهد داشت. این هم احتمالا در گذر زمان از طریق یک ربات که جایگزین عنصر انسانی شود، حل خواهد شد.
نگرانی از ورود رباتها به جمع نیروی کار، دیگر تنها به کارخانههایی که پر از خطوط مونتاژ مکانیزه هستند، محدود نخواهد بود.
طبق نظر سازمان CB Insights از سال 2010 تا کنون، افتتاح کسبوکارهای مبتنی بر تقاضا از نظر سرمایهگذاری به تقریبا 10 میلیارد دلار رسیده است، و این تحت تأثیر تعدادی از عوامل، مثل ارتباطات حال حاضر، هزینههای بسیار پایین برای معاملات و این مزیت برای مشتریان که میتوانند نیاز خود را از لحاظ نوع و زمان دسترسی به آن، به بهترین نحو مدیریت کنند، بوده است. همچنین چنین نرخ رشدی - و ساعتهای مورد نیاز برای پاسخگویی به تقاضای بیش از 250 شرکتی که به طور وسیع سرویسدهی میکنند - نمیتواند تنها به دست انسانها مدیریت شود.
به علاوه، آموزش، مدیریت و ایجاد انگیزه در میان کارکنان انسانی که در مشاغل مبتنی بر تقاضا کار میکنند، صرفنظر از مسائل نظارتی و مشکلات سیاسی مربوط به قوانین کارگری و راهاندازی چنین کسبوکاری، برای بسیاری از این شرکتها چالشبرانگیز بوده است. رباتها، که اتفاقاً این مشکلات در مورد آنها صدق نمیکند، برای باقی ماندن اقتصاد مبتنی بر تقاضا ضروری هستند.
همانطور که پروفسور ویلکاکس و پروفسور لسیتی اشاره میکنند، "از نظر ما، سیستمهای کاری شرکتی، در پاسخ به مشکلات و تقاضاهای مختلف دارای معایب زیادی هستند، حال یا به خاطر طراحی معمولی و یا به دلیل توسعه به صورت تک منظوره. اغلب انسانها به خاطر ضعف در چنین سیستمهایی به عنوان منابع منعطف تعویض میشوند. کاری که فناوریها انجام میدهند عبارت است از ایجاد فرصت بازنگری و افزایش روابط میان فرایند، فناوری و مردم، و این همان جایی است که افزایش تولیدات ناشی از آن خواهد بود."
چه در این کاربردهای مبتنی بر تقاضای جدید باشد یا در قالب جریانهای کاری یا فرایندهای قدیمی، در طول عمر خود، کار کردن یکپارچه و حقیقی انسانها در کنار رباتها را خواهیم دید. یک نیروی کار مجازی سختافزاری و نرمافزاری تحت کنترل محدود نیروی انسانی - اگر نه بدون دخالت انسان - همانند یک نخ برای دوختن مولفههای دیجیتال به هم عمل خواهد کرد، و وظایف روزانه و خستهکننده را که همه میدانیم ترکیبی است از کار اداری و کار دستی، حذف خواهد کرد.
نهایتا، آنچه که اولین نسل از ربات ها در آغاز دهه 1960 برای صنعت اتوماتیک انجام دادند - مثل بهبود بازده، انعطافپذیری، مرغوبیت، امنیت و افزایش قابلیت شخصیسازی به صورت عمده - موج بعدی اتوماسیون رباتیک، به فرم یک نیروی کار مجازی، برای کسبوکار معاصر در قرن 21 انجام خواهد داد.
منبع : Techcrunch