انتظار کاربران از موتورهای جستجو چیست؟
امروزه انتظارات کاربران از موتورهای جستجو بسیار بالا رفته است. دلیلی این امر افزایش دانش بشری و پیشرفت علم و تکنولوژی است که باعث میشود سوالاتی که کاربران به دنبال پاسخ برای ان هستند، پیچیدهتر و عمیقتر شود. از اینرو موتورهای جستجو دیگر نمیتوانند فقط از راه لیست کردم یکسری صفحه وب و قرار دادن لینک انها در صفحات جستجو نیاز کاربران را تامین کنند و نیاز به استفاده از راه حلی برای ارائه پاسخ صریح، دقیق و مناسب به سوالات کاربران دارند.
به گزارش کلیک، دردو دهه گذشته بر خلاف پیشرفت و نوآوری درزمینهٔ تکنولوژیهای روز دنیا، مثل پیشرفت درزمینهٔ گوشیهای هوشمند، محاسبات ابری و شبکههای اجتماعی، به نظر میرسد، موتورهای جستجو و مکانیسم تعریف شده برای آنها پیشرفت چندانی نداشتهاند و تقریباً راکد باقیماندهاند. چیزی که امروزه در اکثر موتورهای جستجو شاهد آن هستیم، یک فضای متنی خالی برای سوالاتی است که کاربر میپرسد و نتیجه آن که صفحهای است پر از لینکهای آبی رنگ که کاربر با کلیک بر روی آنها به یک صفحه وب و یا یک سند هدایت میشود.
درواقع جستجو، در نظر کاربران و آن چیزی که به مد روز تبدیل شده است، چیزی است شبیه فهرستی از پاسخها در مقابل آنچه کاربر پرسیده است. نتایج دریافتی از موتورهای جستجو نشان میدهند که برای یافتن پاسخ مناسب از موتورهای جستجو، مهارتهایی لازم است. افرادی وجود دارند که در استفاده از موتورهای جستجو و نحوه سؤال پرسیدن از آنها بسیار خبره و کارکشته هستند. درواقع آنها افرادی هستند که درزمینهٔ درست سؤال پرسیدن توانایی و دانش لازم و کافی دارند و برای همین است که موتورهای جستجو به آنها در یافتن پاسخ سؤالاتشان بسیار کمک میکنند. اما در تعامل انسان با انسان، درواقع نیازی نیست که فرد سؤالکننده مهارت سؤال پرسیدن لازم داشته باشد چون فرد پاسخگو مسلماً بهاندازه کافی باهوش است و میتواند بهراحتی جمله سؤالکننده را در ذهن خود حتی اگر ازنظر دستوری هم درست نباشد، مرتب کند و اگر با ابهامی مواجه شد باز از سؤالکننده سؤالی در جهت رفع ابهام میپرسد و اگر بازهم در فهمیدن سؤال با تمام توضیحات مشکل پیدا کرد، به فرد سؤالکننده اعلام میکند که متوجه سؤال وی نشده است.
اما چرا موتورهای جستجو، آنطور که کاربر انتظار دارد، درست عمل نمیکنند؟ علیرغم تلاشها و مطالعات فراوان درزمینهٔ ساخت موتور جستجوی قوی و پربازده، هنوز روشی برای حل این موضوع حیاتی و مهم پیدا نشده است. شاید دلایل زیر را بتوان بهعنوان بزرگترین و مهمترین دلایل عدم موفقیت در این زمینه دانست:
عدم قدرت و اختیاریکی از دلایل عدم موفقیت موتورهای جستجودر تعامل با کاربران است. در ابتدا هدف از ساخت اینترنت، به اشتراکگذاری نوشتار و محتوا بود. پاسخهای زیادی برای سؤالات زیادی وجود داشت و کاربران اکثراً به پاسخهای دریافت کرده اعتماد میکردند. چون فقط افراد متخصص درزمینهٔ کاری خود مطالب را آماده میکردند و در فضای وب به اشتراک میگذاشتند اما امروزه اکثر افراد میتوانند در هر زمینهای حتی زمینهای که در آن تخصص کافی و لازم ندارند، مطالبی را آماده کنند و در فضای وب به اشتراک بگذارند، و نتیجه آن پر شدن اینترنت از مطالب بدون مرجع و گاهی غلط است. چون تقریباً دسترسی همه به فضای وب و اینترنت باز است، پس کنترل مطالب به اشتراک گذاشتهشده در این فضا بسیار سخت است و اینترنت هیچ اختیاری در قبال انتشار و یا عدم انتشار این مطالب ندارد. درواقع اگر کاربر از موتور جستجو سؤالی بپرسد و پاسخ خود را دریافت کند، نمیداند آیا پاسخ دریافت شده واقعاً درست است یا نه! هرچند گوگل تلاشهایی در جهت مقابل با اسپمها و محتوای غلط انجام داده است اما جنگ بین افرادی که اسپم تولید میکنند و موتورهای جستجو همچنان ادامه دارد.
بالاتر رفتن انتظارات کاربران نیز میتواند دلیلی برای عدم موفقیت یک موتور جستجو باشد. هرچه تکنولوژی و علم پیشرفت میکند اطلاعات و دانش افراد نیز در مقابل به همان نسبت رشد میکند و مسلماً به دلیل عمیقتر و پیچیدهتر شدن سؤالات کاربران، موتورهای جستجو نیاز به داده و اطلاعات بیشتری برای درست پاسخ دادن به سؤالات کاربران دارند. برای مثال کاربر میخواهد بداند که کدام پیست اسکی برای اسکی در حالت عمودی بهتر است و یا میزان بارش برف در کدام پیست بیشتر بوده و برف مناسبتری برای اسکی دارد. مسلماً کاربر با پرسیدن چنین سؤالات همهجانبهای انتظار پاسخ همهجانبه نیز دارد.
امروزه نحوه تعامل کاربر و موتور جستجو در حال تغییر است. استفاده از رابط گرافیکی بین کاربر و موتور جستجو کمرنگتر شده است و این روند همچنان ادامه دارد. چیزی که امروزه با آن مواجه هستیم استفاده از رابطهای صوتی است. تعامل کاربر و موتور جستجو به روش سنتی یا همان متن کمکم جای خود را به تعامل صوتی کاربر و موتور جستجو میدهد.
همانطور که در بالا اشاره شد، با پیشرفت تکنولوژی، اطلاعات و دانش کاربران نیز بیشتر میشود و انتظار دریافت پاسخهای دقیقتر و مناسبتر در قبال سؤالات پیچیده و دقیق خود دارند. بهخصوص وقتی کاربر نیاز به دریافت پاسخ فوری دارد، تحمل موجهه با موتور جستجوی کند، تبلیغات کنار صفحه جستجو و مواردی از این قبیل را ندارد.
اما آیا واقعاً آینده جستجو در فضای وب و اینترنت و همچنین بازیابی اطلاعات چگونه خواهد بود؟ چیزی که مشخص است فضایی است که در آن اینترنت اختیار بیشتری در قبال نشر مطالب و محتوا خواهد داشت چون مسلماً در انتشار محتوا و مطالب دقت و کنترل بیشتری صورت خواهد گرفت. از طرفی میزان دقت در تحلیل سؤال کاربر از طرف موتور جستجو بیشتر خواهد شد و موتور جستجو توانایی ارائه پاسخ مناسب و دقیق در قبال آنچه را که کاربر میپرسد، خواهد داشت. همچنین سازگاری بیشتری بین سوال کاربر و پاسخ موتور جستجو رخ خواهد داد. وقتی کاربر سؤالی میپرسد، موتور جستجو توانایی ارائه انواع دادهها در هر قالبی اعم از متن، ویدیو و تصویر را خواهد داشت و میداند چه قالبی را در چه زمانی در مقابل سؤال کاربر ارائه دهد.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که دسترسی به اطلاعات برای همه افرادی که سؤالی در ذهن دارند، امکانپذیر و سهلالوصول است. از طرفی به دلیل قدرت تبلیغات در فضای وب و همچنین استفاده همه از اینترنت، کاربران تمایل بیشتری برای به اشتراکگذاری دانش، حرفه و اطلاعات خود دارند. البته اطلاعاتی که از این طریق منتشر میشوند هم آنچنان قابلاعتماد نیستند. مثلاً فضاهای تعاملی مثل Stack Overflow یا Quora را در نظر بگیرید که در آن کاربران زیادی به دنبال پاسخی برای پرسش خود میگردند و از طرفی کاربران زیادی هم هستند که با توجه به تجارب خود پاسخ آنها را میدهند، مسلماً تمام اطلاعاتی که میان این کاربران ردوبدل میشود، قابلاعتماد نیستند.
از طرفی وجود هزاران وبسایت کوچک که در آن فضای تعاملی میان بازدیدکنندگان وجود ندارد و مطالب آن تنها توسط چند نفر انتخاب و ویرایش میشود، به دلیل محدود بودن محتوا و مطالب نمیتواند به کاربر برای یافتن پاسخ سؤال خود چندان کمک کند.
درواقع آنچه اینترنت و فضای وب برای پاسخ دادن به سؤالات پیچیده افراد نیاز دارند، چیزی است ماورای لیست کردن یک سری صفحات وب است که شامل کلمات کلیدی و یا تعدادی از کلمات سؤال کاربر است.
استفاده از قاب دانش (Knowledge Graph) یکی از روشهایی ایت که امروزه توسط برخی از موتورهای جستجو از جمله گوگل باب شده است. یکی از نمونههای قاب دانش، اپلیکیشن Google Map است. درواقع این اپلیکیشن نمادی از آینده جستجو برای دادههای افزوده است. گوگل برای بهروزرسانی این اپلیکیشن از هزاران کارمند درزمینههای مختلف اعم از تصحیح خطاها و خوشهبندی آدرسها با استفاده از یادگیری ماشینی، رانندگی در مسیرهای مختلف بهمنظور جمعآوری و ثبت تصاویر ماهوارهای و میلیونها تماس تلفنی استفاده میکند. با استفاده از این امکانات و زیرساختها است که گوگل توانایی لازم را جهت پاسخگویی دقیق و همزمان به هزاران سؤال در خصوص انواع اطلاعات ترافیکی و مکانی دارد.
هرچه کاربر به پرسیدن سؤالات پیچیده ادامه دهد، موتور جستجو نیاز به مدلسازی برای هر سؤال منحصربهفرد دارد. و این امر امکانپذیر نیست مگر هماهنگی زیرساختها و سطح پیچیدگی. این سطح از پیچیدگی و پردازش باید درزمینۀ دادهها و اطلاعات در آینده اعمال شود. گوگل سعی کرده است که در ساختار جستجوی خود از دادههای ساختاریافته بیشتری استفاده کند هرچند با کمبود داده مواجه است. مکانیسم جستجوی گوگل بر پایه جستجو در متن و یا بهاصطلاح خزیدن در محتوا است. شاید در آینده با استفاده از این مکانیسم، موتور جستجوی گوگل به نوعی تولیدکننده محتوا نیز تبدیل شود. بهغیراز گوگل موتورهای جستجوی دیگر مثل Yahoo، Microsoft، IBM Watson، Apple و بسیاری دیگر از موتورهای جستجو نیز از مکانیسم قاب دانش استفاده میکنند. این مکانیسم به افراد اجازه پرسیدن سؤال به شیوهای دقیق و دریافت پاسخ دقیق را میدهد. حتی اگر کسی قبلاً سؤالی مشابه نپرسیده باشد. به نظر میرسد چشم اندازه آینده جستجو روشن باشد و موتورهای جستجو به سمت ارائه پاسخهای دقیقتر، کاملتر و سریعتر پیش بروند.
در این مسیر گوگل با چالشهای زیادی مواجه است. علیرغم تلاشهای فراوان و پیشتاز بودن گوگل نسبت به سایر رقبا دررسیدن به نسل بعدی موتورهای جستجو، چالشهای فراوانی وجود دارد که نهتنها گوگل بلکه هر تکنولوژی که بخواهد به موفقیت برسد، با آن مواجه است. قبل از این گوگل محتوا و تبلیغات را در کنار هم و بهگونهای در دسترس مخاطب قرار میداد که وجود هیچکدام خدشهای بر دیگری وارد نمیکرد، اما امروزه همهچیز تغییر کرده است و بیش از ۹۰ درصد از درآمد افراد از راه تبلیغات است. با این اوصاف چگونه گوگل باید هم بتواند نیاز مردم به تبلیغات را برآورده سازد و هم نیاز آنها به گرفتن پاسخ صریح، روشن و دقیق؟ حتی وقتی اپلیکیشن Siri اپل که موتور جستجوی صوتی است، بخش بزرگی از درآمد خود را از راه تبلیغات به دست میآورد؟
هرگونه تغییر بدون فکر و استراتژی مناسب مسلماً جا را برای رقبا باز خواهد کرد و منجر به تضعیف گوگل میشود. اخیراً اپلیکیشنهای جستجو بر روی تلفنهای هوشمند بیشتر به سمت استفاده از صوت به همراه متن و یا صوت تنها برای جستجو، رفتهاند. که البته گوگل به دلیل داشتن دادههای فراوان و مناسب و همچنینی متخصصین خبره، در این زمینه نیز در جایگاه مناسبتری نسبت به رقبا قرار دارد. اما این موضوع خود نیز برای گوگل چالش بزرگی محسوب میشود، زیرا اگر نتواند به جایگاه خود را حفظ کند و به جایگاه واقعی برسد، مسلماً دچار شکست بزرگی خواهد شد.
همیشه در هر زمینهای رقبای بزرگی برای افراد و یا شرکتهای پیشتاز وجود دارند، برای گوگل نیز رقبای بزرگی دررسیدن به نسل بعدی موتورهای جستجو وجود دارد. همانطور که پیشبینی میشد، تیم کوک، مدیرعامل اپل در کنفرانس WWDC این هفته، خبر از ارائه ُاپلیکیشن siri به توسعهدهندگان بهصورت متنباز داد. اما این تنها موضوع نبود و مدیرعامل اپل خبر از تلاش اپل برای ارائه اپلیکیشن iMessage بهصورت باز به توسعهدهندگان داد. از طرفی وجود چند اپلیکیشن فوقالعاده درزمینهٔ بررسی و معرفی رستورانها، وقایع ورزشی، اخبار، آمار مهم و غیره میتواند سهم موتورهای جستجو در رساندن این اطلاعات به مردم را از آن خود کند. اما اینکه اپل تا چه میزان دررسیدن به این اهداف و ارائه خدمات مناسب از طریق این اپلیکیشنها موفق است خود سؤالی است که پاسخ به آن نیاز به گذر زمان دارد.
یکی دیگر از رقبا در این زمینه فیسبوک است. هرچند فیسبوک نتوانست در ابتدای معرفی M یا همان دستیار هوشمند خود موفق باشد اما مدیرعامل این شرکت بهسرعت در حال گسترش و استفاده از قدرت این صفحه اجتماعی است. پیامرسانهایی مثل مسنجر و واتساَپ یکی از بزرگترین پلتفرمهای مکالمه و گفتگو میان کاربران هستند. کاربران گوشیهای هوشمند تلفن همراه زمان زیادی در روز را صرف استفاده از اپلیکیشنهای انحصاری فیسبوک میکنند. حتی بیشتر از استفاده از اپلیکیشنهای انحصاری اپل. شاید دلیل موفقیت فیسبوک و جذب مردم به سمت اپلیکیشنهای اختصاصیاش، استفاده از اپلیکیشنهایی است که کاربران از طریق آن میتوانند با یکدیگر تعامل بیشتری داشته باشند.
آمازون نیز یکی از بازیگران و رقبای جدی در این زمینه است. این شرکت درآمد خود را از راه خریدوفروش اینترنتی به دست میآورد و طبق گفته خود شرکت میتواند بهصورت ۲۴ ساعته پاسخگوی افراد برای خریدوفروش اجناس موردنیاز آنها باشد. درحالیکه حدود ۹۰ درصد از درآمد گوگل از راه تبلیغات است. آمازون اخیراً سرویس Alexa را به کاربران معرفی کرده است که کاربران از طریق آن میتوانند به موسیقی دلخواه خود گوش دهند، اخبار موردنظر را خود را بخوانند و بشنوند و هزاران درخواست دیگر را از این سرویس درخواست کنند و پاسخ مناسب بگیرند.
اما میزان موفقیت تمام این اپلیکیشنها و سرویسها در آینده مشخص خواهد شد. چیزی که مسلم است، تمام موترهای جستجو نقاط ضعف خود را دارند، مثلاً باوجوداینکه گوگل در ارائه اپلیکیشن Google Map گام بزرگی برداشته است، اما در جستجوی عمومی ضعفهای زیادی دارد. یا موتور جستجوی Bing درزمینهٔ جستجوی ساختیافته اقدامات جالبی انجام داده است اما هیچ نوآوری جدیدی نسبت به گوگل در آن به چشم نمیخورد. Siri یکی از اپلیکیشنهای اپل است که با سروصدای زیادی به کاربران معرفی کرده است اما به نظر میرسد اپل برای رساندن آن به جایگاهی که در معرفی این اپلیکیشن به کاربران قول داده شده بود، تأخیر فراوانی داشته است. فیسبوک نیز اقدامات زیادی اخیراً انجام داداست اما هنوز شاهد عدم انسجام در آنچه توسط فیسبوک ارائهشده است، هستیم. موتور جستجوی IBM Watson نیز در طرف دیگر این میدان رقابت قرار دارد که اقدامات قابلتوجهی اخیراً انجام داده است یا مثلاً موتور جستجوی Wolfram Alpha نیز در دستهموتورهای جستجویی است که اخیراً قابلیتهای جدیدی را به قابلیتهای خود اضافه کرده است. اما نباید از موتورهای جستجوی جدیدالورود مثل Graphiq، ViV و Hound غافل ماند. رقابت و مسابقه بین تمام این موتورهای جستجو همچنان ادامه دارد و به یکی از بزرگترین تجارتهای جهان تبدیل شده است. اما چیزی که مشخص است این است که هرکس برنده این بازی شود، میتواند به کتابخانه بزرگی از اطلاعات بکر و ناب تبدیل شود که ارزش بسیار زیادی خواهد داشت.